معرفی وبلاگ
این وبلاگ در مورد افرادی است که قصد سفر دارند و در انتخاب مکان آن دچار تردید هستند این عزیزان می توانند به وبلاگ ما نگاه بیندازند تا شاید انتخاب بهتری انجام دهند
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 707606
تعداد نوشته ها : 153
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
GraphistThem225

استان چهار محال و بختياري با وسعتي معادل 16/533 كيلومتر مربع به عنوان بيست و ششمين استان و از نظر مساحت از شمال و شرق به استان اصفهان، از شمال غربي به استان لرستان، از غرب به استان خوزستان و از جنوب به استان كهگيلويه و بوير احمد محدود مي شود.


اين استان به 6 شهرستان: شهركرد ( مركز استان)، اردل، بروجن، فارسان، كوهرنگ و لردگان، 17 بخش، 26 شهر و 39 دهستان تقسيم شده است.

ارتفاع شهركرد (مركز استان) از سطح دريا به 2060 متر مي‌رسد كه تقريباً كمترين ارتفاع را در مدار جغرافيايي خود در اين قسمت داراست، هر چه به طرف شرق منطقه حركت كنيم ارتفاع منطقه كاهش مي‌يابد.
سرزمين بختياري دياري كه بر سلسله جبال هاي رفيع، دره هاي تنگ و گاه دشت هاي مرتفع با رودخانه هاي پر آب و جنگلهاي بلوط و چنار و مراتع غني رشته كوه زاگرس منطقه ي بي نظيري را براي مسافران اين ديار ايجاد كرده است.
بلند ترين نقطه آن قله زرد كوه و پست ترين نقطه آن ارمند مي باشد. كوههاي بلندي چون زردكوه، بزكوه، سبز كوه، منگشت و سالدارون و دشت هاي محدودي چون سالار، فرادنبه، كيار، لردگان و... آرامش و متانت اين مردمان اصيل ايراني را به تصوير مي كشاند.
رودهايي چون زاينده رود و كارون و بارش هاي فراوان، محيطي مناسب براي رويش گونه هاي متنوع گياهي اعم از وحشي، طبي و انواع درختان و مراتع حاصلخيز را فراهم مي سازند. در زمستان نيز با ريزش برف در مناطق مرتفع علاقه مندان به ورزش اسكي را به سوي خود مي كشاند.
استان چهارمحال وبختياري از دو بخش:
1.چهار محال( محال هاي لار، كيار، ميزدج و گندمان)
2.بختياري( محل سكونت ايل بختياري كه از چهار لنگ و هفت لنگ تشكيل شده است.)

استان چهارمحال و بختياري با توجه به پيوند ديرينه‎اش با استان لرستان در بر گيرنده يكي از كهن ترين آثار تمدن كهن ايراني است. حفظ و به كار بستن فرهنگ كهن اين خطه از جمله ويژگي هاي اين سرزمين بوده كه تا به امروز نيز تدوام يافته است.

از جمله حاكمان اين منطقه مي‎توان از شخصي به نام « فرامرز» كه مذهب زرتشتي داشته و در اواخر دوره ساساني مي زيسته نام برد كه بختياري ها نيز در معتقدات خود به عهد فرامرز گبر اشاره ها دارند.
در اوايل تسلط خلفاي عباسي دو برادر در سرزمين لرستان كه به دو شعبه ي لر كوچك (لرستان فعلي ) و لر بزرگ ( بختياري و كهگيلويه و بوير احمد ) تقسيم مي شد، حكومت داشتند. حكومت سرزمين لر بزرگ با « بدر » بود تا اين كه بعدها اتابكان فضلوئيه قريب به سيصد سال بر بختياري هاحكومت كردند. در زمان يكي از اتابكان فضلوئيه ( اتابك تكله)، مغولان بر بختياري و كوه هاي آن دست يافتند، اما اين پيروزي دوام چنداني نداشت.
پس از دودمان تاجمير شخصي به نام ميرجهانگيرخان به حكومت بختياري ها منصوب شد. در زمان همين شخص تونل معروف به " كاركنان " يا " شاه عباس "در نزديكي محل تونل فعلي كوهرنگ حفر شد كه به دلايل نامعلومي عمليات حفاري آن ناتمام ماند.
پس از فوت مير جهانگيرخان برادر وي « مير خليل خان » از رياست طايفه آستريك خلع شد و طوايف بختياري و تعدادي از تيره ها در حيطه اقتدار محمد تقي خان چهار لنگ باقي ماندند. طوايف هفت لنگ نيز به رياست دو دسته خوانين « دوركي » و « بختياروند » از طوايف عمده هفت لنگ، گردن نهادند.
از اواسط پادشاهي قاجار، حسينقلي خان ( رئيس طايفه دوركي ) با شكست قطعي خوانين بختياروند ( بهداروند )، همه طوايف هفت لنگ را متحد ساخته و خود را « ايلخان » و برادرانش را « ايل بيگي » ناميد و رياست ايل هفت لنگ و اداره امور كل منطقه بختياري را به عهده گرفت. رياست اين طايفه تا همين اواخر در بازمانده گان اين دودمان موروثي بود. 


 

زبان بختياري يكي از اصيل ترين زبان هاي فارسي است زيرا به خاطر موقعيت خاص جغرافيايي پاي بيگانگان كمتر به اين منطقه رسيده و از اختلاط با ديگر زبان ها در امان مانده است.لهجه فارسي ايل كه كمتر لغت بيگانه دارد خود معرف اين مطلب است و نزديكي لهجه شيرين بختياري با زبان پهلوي به قدري زياد است كه زبان شناسان آن دو را از هم جدا نمي دانند و به يقين گويش بختياري از زبان پهلوي به جاي مانده است. زبان اين استان عموماً لري است اما به مقتضاي مهاجرت ها زبان تركي و ارمني در بعضي از روستاها رايج است همچنين در مركز استان(شهر كرد) و بروجن و شهرهاي كوچك استان فارسي لري جاي خود را با فارسي بدون لهجه عوض كرده است.


حمام بلداجي: در خيابان امام خميني شهر بلداجي واقع شده كه در دوره قاجار ساخته شده است.
حمام خان: متصل به مسجدخان و در ضلع شمالي خيابان ملت شهركرد قرار دارد.اين حمام در سال 1270 ه.ق ساخته شده است.
حمام مكتب خانه:
در خيابان كاشاني شهر بروجن قرار دارد و در اواسط دوره قاجاريه ساخته شده است.

حمام پرهيزگار: در خيابان وليعصر شمالي شهركرد واقع و بصورت دوقلو در سال 1326 ساخته شده است.
حمام دشت پاگرد: حمامي كوچك در روستاي دشت پاگرد فلارد شهرستان لردگان در دوره قاجار ساخته شده است.
حمامين سادات و يخچال فرخ شهر:
به صورت دو قلو در عمق دو و نيم متري در عصر صفويه ساخته شده اند.
 

پل زمان خان: در 7 كيلومتري شهر سامان و 27 كيلومتري شهركرد، بر روي زاينده رود ساخته شده است كه متعلق به دوران صفويه مي باشد.
پل مصلي بروجن:درفاصله 63 كيلومتري شهركرد قرار دارد و شامل يك دهانه طاق است كه در سال 1319 ساخته شده است.
پل بهشت آباد: از نوع سنگي است و در فاصله 6 كيلومتري شهر اردل بر روي رودخانه بهشت آباد قراردارد، اين پل در دوره قاجار ساخته شده است.
پل خراجي: پل روستاي خراجي در مسير عبور كاروان از تنگه خراجي بوده كه راه ارتباطي روستا از روي رودخانه كيار است.اين پل از آثار دوره قاجار

مي باشد.
پل كنرك: به فاصله 25 كيلومرتي شهر بروجن قرار دارد كه از آثار دوره قاجار و بر روي رودخانه فصلي كنارك واقع است.
پل كره بس: حد فاصل شهر بروجن و لردگان بر روي رودخانه كره بس ساخته شده است و از آثار دوره قاجار و پهلوي اول است.

موزه تاريخ طبيعي بروجن:
موزه تاريخ طبيعي بروجن كه آن را مي توان يك كارگاه آموزشي نيز دانست، باتوجه به دارا بودن فضاي مكفي دركنار ارائه خدمات متفاوت به دستگاه هاي مختلف ديگر فرهنگي – هنري نظير سازمان ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي، جهت تشكيل كلاس هاي آموزشي هنرهاي سنتي، در فصول مختلف به عنوان محلي جهت برگزاري كلاس هاي هنري در قالب كانون هاي فرهنگي – هنري زير مجموعه سازمان دانش آموزي اين شهرستان نيز مورد توجه و عنايت بوده و به اين ترتيب مي توان آن را يك محور فرهنگي جهت دهنده علمي هنري نيز محسوب نمود. موزه تاريخ طبيعي بروجن با در برداشتن ده ها نمونه تاكسي درمي شده از انواع جانداران، سنگواره ها، برگ ها و دانه هاي گياهان و ارائه شواهد زيست محيطي مرتبط بامنطقه زاگرس مياني، بوم زيست هاي ايراني –توراني و برخي ديگر از مناطق جهان، اين امكان را فراهم كرده تا افراد علاقه مندي كه به دليل تنوع و پراكندگي اين نمونه ها در طبيعت امكان ديدار از آنها را در مناطق بومي خود ندارند، بتوانند با ساعتي ديدار از اين فضا، بسياري از آگاهي هاي مربوط به آنها را كه در واقع آن را مي توان به نوعي زمينه تكامل ايمان به خالق هستي است به دست آورند . ديداركنندگان از اين موزه در حال حاضر سه بخش مجزا را دراين فضا مي توانند نظاره گر باشند:                                                        
الف- بخش مرجع و سنگ واره ها: در برگيرنده انواع سنگواره هاي گياهي و جانوري و نيز ارائه كننده نشريات مرتبط با تاريخ طبيعي زمين .

ب - بخش جانوري: در برگيرنده انواع نمونه هاي تاكسي درمي شده پرندگان، خزندگان و سم پايان مربوط به حيات وحش استان، ايران و جهان 

ج - بخش آناتومي و آغازينه ها: در برگيرنده نمونه هاي مختلف جنين انواع دوزيستان، پستانداران.

موزه مردم شناسي: در سال 1380 در محل  طبقه همكف قلعه ستوده چالشتر راه اندازي شد و در اين موزه اشيا ء و لوازم سنتي منطقه به نمايش در آمده است.
موزه آثار سنگي: در سال 1379 در حياط قلعه ستوده اين موزه راه اندازي شد. در اين موزه انواع سنگ هاي بكار رفته در صنايع مختلف عرضه شده است.
موزه كار و زندگي:
اين موزه در سال 1383 افتتاح شد و در آن اشياء مردم شناسي عرضه شده است.
موزه شهدا: در سال 1379 در ساختماني كه در دوران دفاع مقدس بعنوان معراج شهدا بود افتتاح شد و در اين محل  آثار 8 سال دفاع مقدس ارائه شده است.
گنجينه آموزش و پرورش:اين موزه در شهر كرد واقع شده  و آثار مربوط به تعليم و تربيت از دوره قاجار تا عصر حاضر را  به نمايش مي گذارد.
گنجينه بنياد ايرانشناسي:در اين موزه بخشي از توانمندي ها و قابليت هاي اجتماعي، فرهنگي و تاريخي استان در معرض ديد علاقمندان است.

موزه باستان شناسي: اين موزه در سال 1383 افتتاح شد كه شامل اشياي پيش از تاريخ، دوران تاريخي و دوران اسلامي مي باشد همچنين اين موزه داراي، نگارخانه و كتابخانه بوده و بخشي هم به ارائه مهر و سكه هاي دوران مختلف اختصاص يافته است.

بازى‌هاى چهارمحال و بختيارى عبارتند از:آب نخور تو، آبجى گلبهار، آزادي، آهاى بره را دزديدن، استاد را مگير شاگرد را بگير، استا مرا زد، الختر، الخترو، الك دولك، الله‌داد، بابا شيطوني، بابا هيزم‌كش، بزن بزن، بكش ‌بكش، بنفشه، پرستن، پشتك‌بازي، تالون خراب، تپ‌چو، تركه‌بازي، تقلا، توپى چوبي، تيراندازي، تير و كمان، تير و نشانه، جست و خيزك، جفت و خيزك، چاله‌چاله‌اي، چرخم چلنگ، چقه، چنگ و چاله، چوب‌بازي، چوب تل، چوب معده، چوپان داش، چوچلي، حلال و حرام

 

قالي بافي: در ميان عشاير بختياري قالي بافي از اهميت زيادي برخوردار است. برخي از زنان نوعي قالي به نام بي بي باف مي بافند كه از كيفيت بالايي برخوردار است. طرح و چشم انداز آن به لچك و ترنج معروف است. هم اكنون نوعي قاليچه با كرك هاي بلند و پرزدار از نوع پست به نام خرسك بافته مي شود. اكثر قالي هاي بنام بختياري در منطقة چهارمحال بافتهمي شود.
چوخابافي: چغا و چوغا نيز خوانده مي شوند كه نوعي بالا پوش محلي و لباس ويژه بختياري هاست و معمولاً به رنگ سفيد با نقوشي به رنگ هاي سياه  يا آبي بافته مي شود كه نوع پشم آن مرغوب است.
نمدمالي: ساخت نمد اختصاص به شهرهاي شهركرد و بروجن دارد. بعضي از نمدمالان شهر كرد يا بروجن در محل هاي ييلاقي عشاير چلگرد، شيخ عليان و دشتك براي مدت 3 الي 4 ماه اتراق مي كنند و يا در مركز تجمع عشاير اقدام به نمدماليمي نمايند.
كلاه مالي:مركز توليد اين صنايع دستي شهركرد و بروجن است. معروفترين كلاههاي منطقه كلاه خسروي، شب كلاه و كلاه قشقايي است.
گيوه دوزي:
در شهركرد و بروجن رايج است. رويه گيوه معمولاً از قمشه، آباده، فسا و جهرم وارد مي شود و مقدار كمي را نيزبرخي از زنان شهركرد و بروجن مي بافند.
خورجين بافي:از دست بافتهاي بي گره عشاير بختياري است كه جنبه خود مصرفي دارد و توسط زنان برروي دارهاي افقي بافته مي شود.
گليم بافي:از نظر اندازه، وزن، رنگ و كاربرد تفاوت چشمگيري با قالي بافي دارد و به همين دليل كاربردهاي متفاوت دارند.گليم هاي عشاير بختياري عمدتاً دستبافت زنان طائفة اولاد حاج علي است كه بافت آن سوزني و بسيار مشكل است.
جاجيم بافي: جاجيم ها به شكل نوارهايي دراز و باريك به عرض 15 تا 30 سانتي متر بافته مي شود. در معدودي از روستاهاي چهارمحال و بختياري جاجيم بافته مي شود كه ميزان توليد آن كم و جنبه خود مصرفي دارد.
وريس:وريس يا ويريس نوعي تسمه بافته شده از ابريشم است كه بيشتر توسط زنان ايل بافته مي شود و براي استفاده هاي گوناگون در زندگي كوچ نشيني به كاربرده مي شود.
خور:از آن براي حمل گندم، آرد ، برنج و جو و ... استفاده مي شود، نحوه بافت خور شبيه بافت خورجين است.
نمكدان:نمكدان يا تي ور گونه اي خاص از صنايع دستي عشاير است  كه براي حمل و نگهداري نمك و در مواردي ساير لوازم كوچك مورد استفاده قرار مي گيرد و قسمت رويه آن به صورت فرش و قسمت زيرين آن به صورت جاجيم بافته مي شود.
پلاس:نوعي زير انداز است كه آن را يا از تكه هاي پارچه و يا از نخهاي پنبه اي و پشمي مي بافند و مورد استفاده قرار مي دهند .

X