معرفی وبلاگ
این وبلاگ در مورد افرادی است که قصد سفر دارند و در انتخاب مکان آن دچار تردید هستند این عزیزان می توانند به وبلاگ ما نگاه بیندازند تا شاید انتخاب بهتری انجام دهند
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 711058
تعداد نوشته ها : 153
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
GraphistThem225

دانشمندان - شيخ صدوق : حسن فاضل - ميرزا سيد صدر الحفاظ - حسين بن ابراهيم القمى - حسين بن بهاء الدين - حسين بن الخراز القمى - سديدالدين بن اسحق بن داود القمى - عباس فيض - عبدالحسين ابن الدين - عبدالله بن الحسن بن بابويه - مهدى رضوى - حسن رضائي  
فقها و محدثين - حسن نويسي : حسين بن احمد بن ادريس القمى الاشعرى - حسين بن الحسن بن ابان - حسين بن حسن بندار - حسين بن حسن بن الفارسى - حسين حاج آخوند - حسين كوچه حرمى - مهدى حرمى قمى


شاعران : حسين حسينى -  حيرانى قمى - شيخ عبدالله بن مالك اشعري -  محمد علي بيگدلي آذري -  سيد مهدي فاطمي - محمود تندري - فضل الله تابش - محمد علي مجاهدي - شيخ محمد علي انصاري - سيد جال الدين اعتمادي - سيد احمد موسوي -  عبد الحسين وكيلي - مرتضي آقايي

 

شيخ صدوق : ابوجعفر محمد بن علي ابن بابويه قمي ملقب به شيخ صدوق از پيشتازان علم حديث بود و در سال ۳۰۵ ه.ق در شهر مقدس قم متولد شد . ولادت اين عالم فقيه با آغاز نيابت حسين بن روح سومين نائب خاص امام زمان هم زمان بوده‌است . پدر شيخ صدوق علي بن الحسين بن بابويه قمي ، از فقهاي بزرگ اسلام و در زمان امام حسن عسگري و امام زمان مي زيسته و مورد احترام آن امامان بوده‌ است . از ميان مهمترين شاگردان وي مي‌تواند به دانشمند بلند آوازه ، محمد بن نُعمان معروف به شيخ مفيد نام برد كه خدمات بسياري به جهان اسلام ارائه كرد و آثار به جاي مانده از وي حكايت از وسعت معلومات او دارد .از جمله مهمترين شاگردان وي مي توان به ابن غضائري ، ابو عبدالله ، حسين بن عبيد الله بن ابراهيمله ، برادرش حسين بن علي بن بابويه قمي ، شيخ جليل ، ابو الحسن ، جعفر بن حسين حسكه قمي ، استاد شيخ طوسي ، شيخ ابو جعفر ، محمد بن احمد بن عباس بن فاخر دوريستي، معاصر شيخ طوسي ، برادر زاده اش شيخ ثقه الدين حسن بن حسين بن علي بن موسي بن بابويه ، حسن بن محمد قمي (مؤلف تاريخ قم) ، علي بن احمد بن عباس نجاشي (پدر نجاشي) ، شيخ ابو البركات ، علي بن حسن خوزي ، ابو القاسم ، علي بن محمد بن علي خزاز ، ابو زكريا ، محمد بن سليمان حمراني و ... اشاره كرد . سرانجام شيخ صدوق اين عالم بزرگوار پس از گذشت هفتاد و چند سال از عمر شريف و پر بركتش در سال ۱۳۸۱ ه.ق دعوت حق را لبيك گفت و در شهر ري ديده از جهان فرو بست. پيكر پاكش در ميان غم و اندوه مردمان در نزديكي مرقد مطهر حضرت عبدالعظيم مدفون گرديد . امروزه آرامگاهش به نام ابن بابويه در شهر ري مشهور و قبر منورش زيارتگاه مسلمانان و محل استجابت دعاي مؤمنان است . شيخ‌ طوسي نوشته ‌است كه شيخ صدوق ۳۰۰ جلد كتاب تأليف كرده‌است و در فهرست خود ۴۰ كتاب و شيخ نجاشي ۱۸۹ كتاب از وي نام برده‌اند . كتاب‌هاي شيخ صدوق همه در نهايت نيكويي و استحكام و در زمينه‌هاي متنوعي نوشته شده‌اند كه اين خود نشانگر قدرت علمي و آشنايي گسترده او با علوم اسلامي است . برخي از مهم‌ترين آثار ايشان عبارت‌اند از : من لا يحضره الفقيه (دومين كتاب از چهار كتاب روايي معتبر شيعه در زمينه احكام الهي و فقه) ، علل الشرايع (درباره فلسفه احكام و علت تشريع آن‌ها است) ، كمال الدين و تمام النعمه (درباره اثبات وجود امام زمان و غيبت طولاني آن حضرت از نظر عقلي و نقلي) ، كتاب التوحيد ، الخصال ، الامالي ، عيون اخبار الرضا ، كتاب صفات شيعه ، كتاب مصادقه الاخوان ، كتاب اثبات ولايت علي عليه‌السلام ، كتاب معرفت ، كتاب مدينه العلم، كتاب مقنع در فقه ، كتاب معاني الاخبار ، كتاب مشيخته الفقيه و كتاب عيون الاخبار.

 

حسن رضائي : فرزند سيد عزيز الله رضائى هر دو از فرهنگيان قم و مؤسسان و مديران مدارس جديد قم بوده اند . سيد حسن در سال 1331 قمرى مدرسه هايى با شركت عده اى از نيكوكاران با وجوه خيريه تأسيس كرد و پس از شش سال اين مدرسه در سال 1340 قمرى مطابق 1300 شمسى ، دولتى گرديد. اين مدرسه ابتدا به نام احمديه موسوم بود و پس از اينكه فرهنگ قم آن را تحت اداره خود درآورد به نام "حكمت" نامگذارى شد ، سيد عزيز الله رضائى پدر او نيز در سال 1332 قمرى مطابق 1292 شمسى با كمك عده اى از دوستداران فرهنگ ، مدرسه هايى براى تربيت و سرپرستى اطفال يتيم تشكيل دادند . در بدو تأسيس 20 طفل يتيم را براى تربيت پذيرفته و مخارج لباس و كتاب آنها را نيز تكفل كردند دو سال بعد در سال 1298 شمسى مدرسه دو كلاس نيز تأسيس كرد كه پس از چند سال به مدرسه احمديه كه تحت نظر فرزندش اداره مى شد ، ضميمه گرديد.

 

حسن نويس : فرزند ملا نصير ، ازمجتهدين بزرگ و مدرسين با ارج حوزه علميه قم بودند . در سال 1291 قمرى در دهكده "نويس" كه از روستاهاى قم است متولد شده و سپس براى تحصيل به حوزه علمى آمده و درخدمت حاج ميرزا محمد ارباب به كسب فضائل مشغول شده است ، در سال 1322 هجرى قمرى بهنجف اشرف تشرف يافته و در آن سامان از محضر آيت الله خراسانى و علامه طباطبائى يزدىمستفيض گشته است و پس از چهار سال اقامت در اعتاب مقدسه به قم مراجعت و در اين شهرتوطن كردند ، ايشان را تأليفات و يادداشت هايى در فقه و اصول است كه طبع نشده ،وفات او در سال 1371 قمرى واقع شد .

 

حسين (ميرزا سيد صدر الحفاظ) :از دانشمندان بزرگ اخير قم فرزند ميرزا سيد حسين صدر الحفاظ پس از فوت پدرش شغل او را عهده دار شد ولى علاقه او به تحصيل معارف و علوم باعث شد كه شغل پدر را از دست گذاشت و به تهران رفت و خدمت ميرزا ابوالحسن جلوه و آقا محمدرضا قمشهاى به تحصيل فلسفه و حكمت پرداخت، پس از وفات دو استاد خود به اعتاب مقدسه رهسپار و در آنجا به خدمت مرحوم ميرزاحسن شيرازى مشرف شد و پس از 10 سال كوشش و اجتهاد به تهران مراجعت و در همانجامتوطن گرديد و در سال 1334 در همان شهر به رحمت ايزدى پيوست .

 

دسته ها : قم

استان چهار محال و بختياري با وسعتي معادل 16/533 كيلومتر مربع به عنوان بيست و ششمين استان و از نظر مساحت از شمال و شرق به استان اصفهان، از شمال غربي به استان لرستان، از غرب به استان خوزستان و از جنوب به استان كهگيلويه و بوير احمد محدود مي شود.


اين استان به 6 شهرستان: شهركرد ( مركز استان)، اردل، بروجن، فارسان، كوهرنگ و لردگان، 17 بخش، 26 شهر و 39 دهستان تقسيم شده است.

ارتفاع شهركرد (مركز استان) از سطح دريا به 2060 متر مي‌رسد كه تقريباً كمترين ارتفاع را در مدار جغرافيايي خود در اين قسمت داراست، هر چه به طرف شرق منطقه حركت كنيم ارتفاع منطقه كاهش مي‌يابد.
سرزمين بختياري دياري كه بر سلسله جبال هاي رفيع، دره هاي تنگ و گاه دشت هاي مرتفع با رودخانه هاي پر آب و جنگلهاي بلوط و چنار و مراتع غني رشته كوه زاگرس منطقه ي بي نظيري را براي مسافران اين ديار ايجاد كرده است.
بلند ترين نقطه آن قله زرد كوه و پست ترين نقطه آن ارمند مي باشد. كوههاي بلندي چون زردكوه، بزكوه، سبز كوه، منگشت و سالدارون و دشت هاي محدودي چون سالار، فرادنبه، كيار، لردگان و... آرامش و متانت اين مردمان اصيل ايراني را به تصوير مي كشاند.
رودهايي چون زاينده رود و كارون و بارش هاي فراوان، محيطي مناسب براي رويش گونه هاي متنوع گياهي اعم از وحشي، طبي و انواع درختان و مراتع حاصلخيز را فراهم مي سازند. در زمستان نيز با ريزش برف در مناطق مرتفع علاقه مندان به ورزش اسكي را به سوي خود مي كشاند.
استان چهارمحال وبختياري از دو بخش:
1.چهار محال( محال هاي لار، كيار، ميزدج و گندمان)
2.بختياري( محل سكونت ايل بختياري كه از چهار لنگ و هفت لنگ تشكيل شده است.)

استان چهارمحال و بختياري با توجه به پيوند ديرينه‎اش با استان لرستان در بر گيرنده يكي از كهن ترين آثار تمدن كهن ايراني است. حفظ و به كار بستن فرهنگ كهن اين خطه از جمله ويژگي هاي اين سرزمين بوده كه تا به امروز نيز تدوام يافته است.

از جمله حاكمان اين منطقه مي‎توان از شخصي به نام « فرامرز» كه مذهب زرتشتي داشته و در اواخر دوره ساساني مي زيسته نام برد كه بختياري ها نيز در معتقدات خود به عهد فرامرز گبر اشاره ها دارند.
در اوايل تسلط خلفاي عباسي دو برادر در سرزمين لرستان كه به دو شعبه ي لر كوچك (لرستان فعلي ) و لر بزرگ ( بختياري و كهگيلويه و بوير احمد ) تقسيم مي شد، حكومت داشتند. حكومت سرزمين لر بزرگ با « بدر » بود تا اين كه بعدها اتابكان فضلوئيه قريب به سيصد سال بر بختياري هاحكومت كردند. در زمان يكي از اتابكان فضلوئيه ( اتابك تكله)، مغولان بر بختياري و كوه هاي آن دست يافتند، اما اين پيروزي دوام چنداني نداشت.
پس از دودمان تاجمير شخصي به نام ميرجهانگيرخان به حكومت بختياري ها منصوب شد. در زمان همين شخص تونل معروف به " كاركنان " يا " شاه عباس "در نزديكي محل تونل فعلي كوهرنگ حفر شد كه به دلايل نامعلومي عمليات حفاري آن ناتمام ماند.
پس از فوت مير جهانگيرخان برادر وي « مير خليل خان » از رياست طايفه آستريك خلع شد و طوايف بختياري و تعدادي از تيره ها در حيطه اقتدار محمد تقي خان چهار لنگ باقي ماندند. طوايف هفت لنگ نيز به رياست دو دسته خوانين « دوركي » و « بختياروند » از طوايف عمده هفت لنگ، گردن نهادند.
از اواسط پادشاهي قاجار، حسينقلي خان ( رئيس طايفه دوركي ) با شكست قطعي خوانين بختياروند ( بهداروند )، همه طوايف هفت لنگ را متحد ساخته و خود را « ايلخان » و برادرانش را « ايل بيگي » ناميد و رياست ايل هفت لنگ و اداره امور كل منطقه بختياري را به عهده گرفت. رياست اين طايفه تا همين اواخر در بازمانده گان اين دودمان موروثي بود. 


 

زبان بختياري يكي از اصيل ترين زبان هاي فارسي است زيرا به خاطر موقعيت خاص جغرافيايي پاي بيگانگان كمتر به اين منطقه رسيده و از اختلاط با ديگر زبان ها در امان مانده است.لهجه فارسي ايل كه كمتر لغت بيگانه دارد خود معرف اين مطلب است و نزديكي لهجه شيرين بختياري با زبان پهلوي به قدري زياد است كه زبان شناسان آن دو را از هم جدا نمي دانند و به يقين گويش بختياري از زبان پهلوي به جاي مانده است. زبان اين استان عموماً لري است اما به مقتضاي مهاجرت ها زبان تركي و ارمني در بعضي از روستاها رايج است همچنين در مركز استان(شهر كرد) و بروجن و شهرهاي كوچك استان فارسي لري جاي خود را با فارسي بدون لهجه عوض كرده است.


حمام بلداجي: در خيابان امام خميني شهر بلداجي واقع شده كه در دوره قاجار ساخته شده است.
حمام خان: متصل به مسجدخان و در ضلع شمالي خيابان ملت شهركرد قرار دارد.اين حمام در سال 1270 ه.ق ساخته شده است.
حمام مكتب خانه:
در خيابان كاشاني شهر بروجن قرار دارد و در اواسط دوره قاجاريه ساخته شده است.

حمام پرهيزگار: در خيابان وليعصر شمالي شهركرد واقع و بصورت دوقلو در سال 1326 ساخته شده است.
حمام دشت پاگرد: حمامي كوچك در روستاي دشت پاگرد فلارد شهرستان لردگان در دوره قاجار ساخته شده است.
حمامين سادات و يخچال فرخ شهر:
به صورت دو قلو در عمق دو و نيم متري در عصر صفويه ساخته شده اند.
 

پل زمان خان: در 7 كيلومتري شهر سامان و 27 كيلومتري شهركرد، بر روي زاينده رود ساخته شده است كه متعلق به دوران صفويه مي باشد.
پل مصلي بروجن:درفاصله 63 كيلومتري شهركرد قرار دارد و شامل يك دهانه طاق است كه در سال 1319 ساخته شده است.
پل بهشت آباد: از نوع سنگي است و در فاصله 6 كيلومتري شهر اردل بر روي رودخانه بهشت آباد قراردارد، اين پل در دوره قاجار ساخته شده است.
پل خراجي: پل روستاي خراجي در مسير عبور كاروان از تنگه خراجي بوده كه راه ارتباطي روستا از روي رودخانه كيار است.اين پل از آثار دوره قاجار

مي باشد.
پل كنرك: به فاصله 25 كيلومرتي شهر بروجن قرار دارد كه از آثار دوره قاجار و بر روي رودخانه فصلي كنارك واقع است.
پل كره بس: حد فاصل شهر بروجن و لردگان بر روي رودخانه كره بس ساخته شده است و از آثار دوره قاجار و پهلوي اول است.

موزه تاريخ طبيعي بروجن:
موزه تاريخ طبيعي بروجن كه آن را مي توان يك كارگاه آموزشي نيز دانست، باتوجه به دارا بودن فضاي مكفي دركنار ارائه خدمات متفاوت به دستگاه هاي مختلف ديگر فرهنگي – هنري نظير سازمان ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي، جهت تشكيل كلاس هاي آموزشي هنرهاي سنتي، در فصول مختلف به عنوان محلي جهت برگزاري كلاس هاي هنري در قالب كانون هاي فرهنگي – هنري زير مجموعه سازمان دانش آموزي اين شهرستان نيز مورد توجه و عنايت بوده و به اين ترتيب مي توان آن را يك محور فرهنگي جهت دهنده علمي هنري نيز محسوب نمود. موزه تاريخ طبيعي بروجن با در برداشتن ده ها نمونه تاكسي درمي شده از انواع جانداران، سنگواره ها، برگ ها و دانه هاي گياهان و ارائه شواهد زيست محيطي مرتبط بامنطقه زاگرس مياني، بوم زيست هاي ايراني –توراني و برخي ديگر از مناطق جهان، اين امكان را فراهم كرده تا افراد علاقه مندي كه به دليل تنوع و پراكندگي اين نمونه ها در طبيعت امكان ديدار از آنها را در مناطق بومي خود ندارند، بتوانند با ساعتي ديدار از اين فضا، بسياري از آگاهي هاي مربوط به آنها را كه در واقع آن را مي توان به نوعي زمينه تكامل ايمان به خالق هستي است به دست آورند . ديداركنندگان از اين موزه در حال حاضر سه بخش مجزا را دراين فضا مي توانند نظاره گر باشند:                                                        
الف- بخش مرجع و سنگ واره ها: در برگيرنده انواع سنگواره هاي گياهي و جانوري و نيز ارائه كننده نشريات مرتبط با تاريخ طبيعي زمين .

ب - بخش جانوري: در برگيرنده انواع نمونه هاي تاكسي درمي شده پرندگان، خزندگان و سم پايان مربوط به حيات وحش استان، ايران و جهان 

ج - بخش آناتومي و آغازينه ها: در برگيرنده نمونه هاي مختلف جنين انواع دوزيستان، پستانداران.

موزه مردم شناسي: در سال 1380 در محل  طبقه همكف قلعه ستوده چالشتر راه اندازي شد و در اين موزه اشيا ء و لوازم سنتي منطقه به نمايش در آمده است.
موزه آثار سنگي: در سال 1379 در حياط قلعه ستوده اين موزه راه اندازي شد. در اين موزه انواع سنگ هاي بكار رفته در صنايع مختلف عرضه شده است.
موزه كار و زندگي:
اين موزه در سال 1383 افتتاح شد و در آن اشياء مردم شناسي عرضه شده است.
موزه شهدا: در سال 1379 در ساختماني كه در دوران دفاع مقدس بعنوان معراج شهدا بود افتتاح شد و در اين محل  آثار 8 سال دفاع مقدس ارائه شده است.
گنجينه آموزش و پرورش:اين موزه در شهر كرد واقع شده  و آثار مربوط به تعليم و تربيت از دوره قاجار تا عصر حاضر را  به نمايش مي گذارد.
گنجينه بنياد ايرانشناسي:در اين موزه بخشي از توانمندي ها و قابليت هاي اجتماعي، فرهنگي و تاريخي استان در معرض ديد علاقمندان است.

موزه باستان شناسي: اين موزه در سال 1383 افتتاح شد كه شامل اشياي پيش از تاريخ، دوران تاريخي و دوران اسلامي مي باشد همچنين اين موزه داراي، نگارخانه و كتابخانه بوده و بخشي هم به ارائه مهر و سكه هاي دوران مختلف اختصاص يافته است.

بازى‌هاى چهارمحال و بختيارى عبارتند از:آب نخور تو، آبجى گلبهار، آزادي، آهاى بره را دزديدن، استاد را مگير شاگرد را بگير، استا مرا زد، الختر، الخترو، الك دولك، الله‌داد، بابا شيطوني، بابا هيزم‌كش، بزن بزن، بكش ‌بكش، بنفشه، پرستن، پشتك‌بازي، تالون خراب، تپ‌چو، تركه‌بازي، تقلا، توپى چوبي، تيراندازي، تير و كمان، تير و نشانه، جست و خيزك، جفت و خيزك، چاله‌چاله‌اي، چرخم چلنگ، چقه، چنگ و چاله، چوب‌بازي، چوب تل، چوب معده، چوپان داش، چوچلي، حلال و حرام

 

قالي بافي: در ميان عشاير بختياري قالي بافي از اهميت زيادي برخوردار است. برخي از زنان نوعي قالي به نام بي بي باف مي بافند كه از كيفيت بالايي برخوردار است. طرح و چشم انداز آن به لچك و ترنج معروف است. هم اكنون نوعي قاليچه با كرك هاي بلند و پرزدار از نوع پست به نام خرسك بافته مي شود. اكثر قالي هاي بنام بختياري در منطقة چهارمحال بافتهمي شود.
چوخابافي: چغا و چوغا نيز خوانده مي شوند كه نوعي بالا پوش محلي و لباس ويژه بختياري هاست و معمولاً به رنگ سفيد با نقوشي به رنگ هاي سياه  يا آبي بافته مي شود كه نوع پشم آن مرغوب است.
نمدمالي: ساخت نمد اختصاص به شهرهاي شهركرد و بروجن دارد. بعضي از نمدمالان شهر كرد يا بروجن در محل هاي ييلاقي عشاير چلگرد، شيخ عليان و دشتك براي مدت 3 الي 4 ماه اتراق مي كنند و يا در مركز تجمع عشاير اقدام به نمدماليمي نمايند.
كلاه مالي:مركز توليد اين صنايع دستي شهركرد و بروجن است. معروفترين كلاههاي منطقه كلاه خسروي، شب كلاه و كلاه قشقايي است.
گيوه دوزي:
در شهركرد و بروجن رايج است. رويه گيوه معمولاً از قمشه، آباده، فسا و جهرم وارد مي شود و مقدار كمي را نيزبرخي از زنان شهركرد و بروجن مي بافند.
خورجين بافي:از دست بافتهاي بي گره عشاير بختياري است كه جنبه خود مصرفي دارد و توسط زنان برروي دارهاي افقي بافته مي شود.
گليم بافي:از نظر اندازه، وزن، رنگ و كاربرد تفاوت چشمگيري با قالي بافي دارد و به همين دليل كاربردهاي متفاوت دارند.گليم هاي عشاير بختياري عمدتاً دستبافت زنان طائفة اولاد حاج علي است كه بافت آن سوزني و بسيار مشكل است.
جاجيم بافي: جاجيم ها به شكل نوارهايي دراز و باريك به عرض 15 تا 30 سانتي متر بافته مي شود. در معدودي از روستاهاي چهارمحال و بختياري جاجيم بافته مي شود كه ميزان توليد آن كم و جنبه خود مصرفي دارد.
وريس:وريس يا ويريس نوعي تسمه بافته شده از ابريشم است كه بيشتر توسط زنان ايل بافته مي شود و براي استفاده هاي گوناگون در زندگي كوچ نشيني به كاربرده مي شود.
خور:از آن براي حمل گندم، آرد ، برنج و جو و ... استفاده مي شود، نحوه بافت خور شبيه بافت خورجين است.
نمكدان:نمكدان يا تي ور گونه اي خاص از صنايع دستي عشاير است  كه براي حمل و نگهداري نمك و در مواردي ساير لوازم كوچك مورد استفاده قرار مي گيرد و قسمت رويه آن به صورت فرش و قسمت زيرين آن به صورت جاجيم بافته مي شود.
پلاس:نوعي زير انداز است كه آن را يا از تكه هاي پارچه و يا از نخهاي پنبه اي و پشمي مي بافند و مورد استفاده قرار مي دهند .

كاروانسراي عباسي نقدي كندي 
 اين كاروانسرا در 200 متري حاشيه شمالي جاده آسفالته اردبيل – مشكين شهر و به فاصله 35 كيلومتري اردبيل در كنار رودخانه نقدي و مشرف به دره نقدي كندي كم عمق و سرسبز و پردرخت آن قرار گرفته است . كاروانسراي عباسي نقدي كندي از لحاظ سبك و پلان به نقشه كوهستاني مشابهت دارد. ابعاد آن 29 × 30 متر و از مصالح لاشه سنگ و ملاتهاي آهكي بنا گرديده است . در ازاره بنا از سنگهاي رتوش شده نوع خاراي خاكستري بهره برده شده است . ورودي بنا در قسمت غرب واقع شده كه پس از وارد شدن از اين قسمت با دو اطاق در جناحين راهرو روبرو مي شويم . پس از آن وارد تالار مي شويم كه در اضلاح شمالي و جنوبي آن چهار حجره تعبيه شده است. دسترسي به پشت اين غرفه ها و حجره ها از قسمت شرقي است .اين بنا از ابنيه باقيمانده عصر صفويان است . در 100 متري شرق كاروانسرا يك تپه طبيعي قبرستان كوچكي قرار دارد كه احتمالاً مربوط به دوره اي است كه كاروانسرا داير بوده است . با توجه به موقعيت خاص آن و واقع شدن در مسير جاده آسفالته اردبيل – مشكين شهر مي توان از آن به عنوان كافه سنتي استفاده نمود . البته اين كار نياز به مرمت و واگذاري آن به بخش خصوصي دارد . از خصوصيات مهم بنا مي توان به پلان نوع كوهستاني آن اشاره كرد . مراحل مستندسازي و ثبت آن در فهرست آثار تاريخي و ملي در حال پيگيري است . ضمناً كاروانسرا در ملك شخصي بنام حاج سلطان علي جعفري اهل و ساكن روستاي نقدي كندي واقع شده است .

كاروانسراي سربازوطن (قانلي بلاغ)
كاروانسراي سربازوطن در روستايي به همين نام ، از دهستان ارشق شمالي در فاصله حدود 800 متري نوار مرزي ايران و جمهوري آذربايجان و با فاصله 20 كيلومتري شمال مركز بخش (رضي) واقع شده است . فاصله آن از مركز شهرستان مشكين شهر 95 كيلومتر است . كاروانسراي قانلي بلاغ به سبك و شيوه چهار ايواني فرم متداول دوره اسلامي صفويه بنا گرديده است . نماي خارجي كاروانسرا شامل يك دروازه ورودي در ضلع شرقي به عرض چهار متر و ارتفاع 5/3 متر و سه اطاق در جناحين آن مي باشد . نماي خارجي كاروانسرا فاقد طاقنما و تزئينات كاشيكاري است . تنها عناصر تزئيني در نماي خارجي ديوار ضلع شمالي دروازه اصلي تزئيناتي به شكل لوزي است كه با آجرهاي سوخته اين تزئينات صورت گرفته است . حيات مركزي كاروانسرا به ابعاد 5/27 × 5/27 در اطراف آن حجره هايي به تعداد 21 عدد در طرفين ايوان ها تعبيه گرديده كه راه ورود به اين حجره ها هم از طريق درهاي تعبيه شده در عرض ايوانهاست . اندازه كوچكترين اطاق 4 × 3 متر و بزرگترين آن 3× 10 متر است . قسمت غربي كاروانسرا به كلي تخريب و فقط پي و داغ پي در بعضي قسمتها باقي مانده است . مصالح اين بخش و قسمتهاي تخريب شده توسط اهالي روستا در طول زمان جهت ساخت وساز شخصي مورد استفاده قرار گرفته است . مصالح كاروانسرا آجر 5× 21 × 21 و ملاتهاي آهكي است . اين كاروانسرا فاقد ازاره سنگي است . فرم طاق ايوانها به سبك جناقي و سقف حجره ها داراي گنبدهاي كوتاه مي باشد . در ضلع جنوبي كاروانسرا اطاقي بزرگتر از اطاقهاي ديگر احداث شده كه احتمالاً جهت نياز يا اصطبل استفاده مي شده است . همچنين داخل اطاقها محلهايي به عنوان رف و محل بخاري تعبيه گرديده است . ايوانهاي چهارگانه آن از خارج به شكل پنج ضلعي و حالت برج پنج ضلعي به خود گرفته است . اين اثر معماري با توجه به پلان و مصالح بكار گرفته در آن متعلق به عصر باشكوه صفويه است . از خصوصيات بارز بنا كاربرد آجر سوخته در تزئين آن و سبك چهار ايواني آن است كه تنها كاروانسراي نوع چهار ايواني باقي مانده از عصر صفويان در استان اردبيل مي باشد . فعلاً از اين بنا با توجه به تخريب بخش هايي از آن استفاده خاصي بعمل نمي آيد ولي در صورت مرمت و تعمير مي توان از آن به عنوان مركز آموزش جهت روستائيان يا بازارچه مرزي بهره برد . در حال حاضر تحت مراقبت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري است و كليه امور ثبتي آن در دست اقدام مي باشد . با توجه به اينكه اين بنا تنها كاروانسرا و بناي چهار ايواني در استان اردبيل است مطالعات آسيب شناسي ، تهيه طرح ، ساماندهي ، مرمت ، حفظ و نگهداري و استحكام بخشي از آن جهت مطالعات باستانشناسي حائز اهميت مي باشد . همچنين با توجه به اينكه اين اثر باستاني قسمتي از تاريخ گذشته و خاطره دفاع مخلصانه از خاك ميهن اسلامي را در بر دارد ، در خصوص ثبت آن در فهرست آثار ملي اهتمام ويژه بعمل آيد .

كاروانسراي شورگل 
 اين كاروانسرا در جنوب شرقي روستاي شورگل از دهستان شورگل، دشت بيله سوار واقع شده است . كاروانسراي شورگل در محوطه اي به ابعاد 200×150 متر در روي تپه اي به ارتفاع سه متر از زمين هاي اطراف قرار گرفته است . ابعاد اين كاروانسرا 29×20 متر مي باشد . ورودي بنا در ضلع جنوبي است كه پس از اين وروردي راهروئي به طول شش متر تعبيه شده كه از طريق اين راهرو وارد حياط مركزي به ابعاد 9×18 متر مي شويم . در اين كاروانسراي سفالهائي از دوران اسلامي و نيز دوران تاريخي (اشكاني) جمع آوري گرديد كه بر اساس آنها انتساب آن به دوران بين قرن پنجم تا اواخر قرن هشتم ه.ق قطعي است .
 

دسته ها : اردبيل

امامزاده سيدعبدالله (ع) واقع در بخش شاهرود خلخال 
 امامزاده سيدعبدالله (ع) از نوادگان حضرت امام موسي الكاظم (ع) است . آرامگاه آن حضرت در 42 كيلومتري جنوب غربي شهرستان خلخال در يك كيلومتري بخش كلور (شاهرود) در كنار چشمه زلال بسيار خنك مشهور به جيگيزات و رودخانه پرخروش شاهرود در دل كوههاي بلند منطقه قرار گرفته است . اين امامزاده مورد توجه مشتاقان اهل بيت ، ائمه اطهار (ع) مي باشد كه در اكثر مناسبتهاي مذهبي مخصوصاً (عيد قربان ، 28 صفر و 21 رمضان) جهت زيارت مرقد مطهر آن حضرت و استفاده از جاذبه هاي طبيعي آن منطقه به آنجا مي آيند و ساعتها در كنار امامزاده مراسم اجرا مي شود ، جهت برآورده شدن حاجات به آن حضرت چنگ توسل مي زنند و در اطراف سرسبز و مشجر بقعه به سياحت و استراحت مي پردازند ، ساختمان بقعه از شش سال پيش توسط هيأت امنا امامزاده تخريب و اقدام به بازسازي شده كه در مرحله پوشش سقف مي باشد . مساحت صحن و حرم و سالن حدود 300 مترمربع كه بصورت بتن آرمه با كيفيت بسيار بالايي درست شده كه نياز به مساعدت دارد ، اين مكان بعد از آماده شدن ساختمان يك مكان كاملاً زيارتي و سياحتي خواهد بود كه براي گردشگران جاذبه اين منطقه خيلي مورد توجه خواهد بود.

امامزاده سيدعبدالعزيز (ع) "سلطان ميرعزيز" نيار 
 از نوادگان حضرت امام موسي كاظم (ع) واقع در جنوب شرقي اردبيل محله نيار زادگاه مولانا شيخ احمد (مقدس) اردبيلي واقع ، از تاريخ ولادت و وفات آن حضرت سندي در دسترس نمي باشد . از قديم الايام داراي ساختمان و گنبد و براي برگزاري مراسم عزاداري و روضه خواني بود . چندين بار ساختمان آن تجديد بنا شده بطوريكه در طوق برنجي موجود در بالاي گنبد تاريخ 801 ه.ق درج گرديده است . آخرين بازسازي صحن و محوطه آن در سالهاي 76 و 77 به مناسبت برگزاري كنگره پانصدمين سالگرد تولد مولانا مقدس اردبيلي كه بطور همزمان در قم و اردبيل برگزار گرديد از محل اعتبار اختصاص كنگره مزبور و همكاري استانداري و شهرداري اردبيل انجام گرديد . صحن موجود بصورت يك دوازده ضلعي منتظم و آميخته اي از معماري روز و سنتي با گنبدي فلزي به قطر 5/6 متر احداث ، قسمت داخلي با كيفيت خوب چوبي (پانل) و فضاي سبز و درختكاري مي باشد و دور تا دور محوطه خيابان كشي شده است و ساختمان جديدالاحداث آن در مورخه 6/5/77 توسط وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي وقت افتتاح گرديد . اين امامزاده داراي چهار نفر هيأت امنا مي باشد كه با نظارت اداره اوقاف بردرآمد و هزينه آن رسيدگي مي كنند و آقاي حاج موسي الرضا قضايي مسئول هيأت امنا مي باشد .
امامزاده سيد جعفر انار 
 روستاي تاريخي انار جزو بخش مشگين شرقي از دهستان لاهرود مي باشد . از شمال غربي به لاهرود ، از شمال به روستاي فخرآباد ، از شرق به روستاي بنه لر محدود است . در قسمت شمال روستاي انار گنبدي پاك و مطهر حضرت سيدجعفر (ع) انار كه به قولي سلسله نسبش با چندين واسطه به امام موسي الكاظم (ع) مي رسد ، مشهور است . ساختمان بنايي مستطيل و از آجر قرمز ساخته شده است . تاريخ بناي ساختمان با توجه به نوشته تاريخ روي بنا به 1300 (ه.ق) است .
امامزاده سيدعمادالدين (رحيم بيگلو)
روستاي رحيم بيگلو سفلي از دهستان ارشق و دو كيلومتري با شهر رضي فاصله دارد . مسجد ساخته شده در اين روستا كه با استفاده از مصالح سنگي و چسبيده به بقعه مذكور احداث شده حدوداً 400 متر مربع مي باشد . بر روي قبر كتيبه اي به خط عربي به چشم مي خورد كه نوشته هايش ناخوانا مي باشد ، با توجه به مجسمه هاي قوچي موجود در داخل بقعه نشانگر حكومت قره قويونلوها و آق قويونلوها در قرن هشتم و نهم هجري مي باشد .
امامزاده فخرآباد
امامزاده فخرآباد كه بنايي قاجاري است به شماره 6240 در فهرست آثار تاريخي به ثبت ملي رسيده است . اين بنا واقع در ميدان اصلي روستاي فخرآباد مشگين شهر در بخش جنوب غربي به مساحت 1926، 76 متر مربع واقع شده است . پلان كنوني متشكل از دو بخش قديمي و نوساز مي باشد كه در سالهاي گذشته به دليل تعداد زياد زائرين و مسافران اقدام به احداث اين بخش نموده اند . ديوار بنا از ارتفاع 80 سانتيمتري تا زير گنبد داراي تزئينات نقاشي مربوط به دوره قاجار مي باشد كه شكوه خاصي به بنا بخشيده است.
امامزاده سيدابراهيم (ع) لاهرود 
 لاهرود در فاصله 17 كيلومتري شهر واقع شده كه از شمال به جاده مشگين شهر اردبيل و روستاي دده بيگلو از شرق به روستاي تك دام ، از جنوب شرقي به روستاي انار و از شرق به روستاي فخرآباد محدود است . تاريخ احداث بنا با توجه به مخروبه بودن توسط هيأت امنا در سال 77 خاكبرداري و احداث و تكميل شده است كه از تاريخ وفات و شجره نامه امامزاده هيچ اطلاعات دقيقي در دسترس نمي باشد .
امامزاده صدرالدين در اردبيل 
 اين بنا در جاده اردبيل – مشگين (سه كيلومتري اردبيل) قرار دارد و قدمت آن به دوره صفوي مي رسد و تاريخ ثبت اين بنا 10/10/81 با شماره ثبتي 6688 مي باشد . امامزاده صدرالدين از فرزندان امام موسي كاظم مي باشد . از بغداد به شهر ري آمد و مدتي در آنجا اقامت گزيد و سپس به اردبيل آمده و در اين شهر ساكن شد و در اردبيل درگذشت . امامزاده بدالدين و حمزه از برادران وي مي باشند. اين بنا داراي پي سنگي با ديواري آجري با ملات ماسه آهك مي باشد . دور تا دور آن كلافي چوبي ايجاد شده گنبد آجري كم ارتفاع قسمت محل مدفن را پوشش داده است . اين امامزاده بعنوان زيارتگاه مورد استفاده عموم قرار مي گيرد . همچنين در ايام خاص هيئتهايي در آنجا برگزار مي شود . مالكيت آن در دست اداره اوقاف مي باشد . در بخش جنوبي امامزاده يك باغ و در شمالش حياط بزرگ دهقاني است و خادم بقعه در آن زندگي مي كند . در ورودي بقعه در سمت شمال آن واقع شده و به راهروي باريكي باز مي شود كه از شرق به غرب كشيده شده و دو انتهاي راهرو به دو حجره براي بيتوته كردن زائران منتهي مي گردد . در وسط اين دالان در ضلع جنوبي آن دري است كه به مقبره باز مي شود ، درب در وسط اتاقي است كه تقريباً 6×5 متر ابعاد آن مي باشد كه گنبدي كم ارتفاع سقف آنرا پوشش داده است .
امامزاده سيدصالح (ع)
امامزاده صالح (ع) كه بقعه شريف آن بزرگوار در ميدان عالي قاپو روبروي مسجد ملا مومن اردبيل واقع شده ، اكثر مردم منطقه آن حضرت را از اولاد يا نوادگان امام موسي كاظم (ع) مي دانند بعضي ها بنا به نوشته كتاب اختران تابناك از اولاد امام حسن مجتبي (ع) مي دانند . تاريخ ولادت و وفات آن حضرت مشخص نيست . اين بنا در ميدان عالي قاپو – كوچه اونچي ميدان – در حريم درجه چهار بقعه شيخ صفي واقع شده است . به نقل از كتاب بحرالانساب تاريخچه ساخت بناي اين امامزاده در دوره صفويه بوده است . مالكيت اثر با توجه به اينكه بنا يك مكان زيارتي (امامزاده) است ، وقفي بوده و هم اكنون در اختيار هيئت امناي مساجد مي باشد . اين بنا شامل رواق – حرم صحن و مسجد بوده كه نماي جنوبي آن مركب از ايواني با طاق نيم گنبد و تزئينات كاشي كاري بوده است . تنها قسمت باقيمانده از بناي قديمي يك ساختمان هشت ضلعي است كه ضريح در آن قرار دارد .

امامزاده سيدسليمان (ع) فخرآباد
روستاي فخرآباد در 25 كيلومتري مشگين شهر در شمال شرقي مشگين شهر واقع شده است . با توجه به شجره نامه مؤسسه دائره المعارف بقاع متبركه اين امامزاده سيدي جليل و شريف و داراي يك فرزند بنام حمزه بود كه او نيز داراي فرزندي بنام يوسف مي باشد و تداوم نسل سليمان از اوست كه پس از تسلط بني اعمالش بر مشاغل سياسي و اجتماعي منطقه شيراز ابتدا به آنجا مهاجرت و بعد به جهت شهادت پسر عمويش بنام عباس بن اسحاق الهلواس بن العباس بن اسحاق بن الامام موسي الكاظم در اردبيل جهت زيارت مرقد او به آنجا مسافرت كرده و به خواهش اهالي منطقه در آنجا ماندگار شده است . از تاريخ وفات او هيچ اطلاعي در دست نيست . اما احتمال مي رود كه در اواخر نيمه اول قرن پنجم وفات يافته و در اين مكان (فخرآباد) به خاك سپرده شده و بعداً بر سر تربت او مزاري بنا نموده و تاكنون زيارتگاه اهل دل است و در غالب اسناد محلي از او به عنوان فرزند بلافصل امام موسي الكاظم (ع) عنوان شده كه داراي مهر و امضاي علما و فرهيختگان و بزرگان اردبيل مي باشد . ساختمان بنا واقع در ميدان اصلي روستا در بخش جنوب غربي محوطه اي به مساحت 76/1926 متر مربع واقع شده است . پلان كنوني متشكل از دو بخش قديمي و نوساز مي باشد كه در سالهاي گذشته به دليل تعداد زياد زائران و مسافران اقدام به احداث اين بخش نموده اند . گنبدخانه در بخش جنوب شرقي شبستان قديمي واقع شده كه مدفن امامزاده مي باشد . پلان اين بخش هشت گوش و داراي يك ورودي در قسمت شمالي شبستان مي باشد كه در سالهاي گذشته جهت تفكيك ورودي مردانه و زنانه در گاهي ديگري ايجاد كرده اند . اين قسمت داراي چهار نورگير در پاي گنبد مي باشد . ديوار بنا از ارتفاع 80 سانتي متري تا زيرگنبد داراي تزئينات نقاشي مربوط به دوره قاجار است كه شكوه خاصي به بنا بخشيده است . پوشش گنبد جناغي مي باشد كه قسمت داخل گنبد گچكاري و بخش خارجي آن در سالهاي گذشته با كاشي هشت گوش فيروزه اي پوشش داده شده است .
امامزاده سيد دانيال (ع) " روستاي خانقاه سادات"
امامزاده سيد دانيال (ع) در سه كيلومتري شرق شهر خلخال در ميان كوههاي نسبتاً مرتفع بقعه مطهر امامزاده سيد دانيال (ع) فرزند اما موسي الكاظم (ع) و برادر ناتني حضرت امام رضا (ع) واقع شده كه تابستانهاي خنك و زمستان پربرف دارد . هر سال عده اي كثيري از زائران و مشتاقان اهل بيت (ع) از اطراف و اكناف منطقه به زيارت مرقد مطهر بخصوص در عيد قربان و 28 صفر و 21 رمضان و ديگر اعياد اسلامي مشرف مي شوند . ساختمان بقعه از دو قسمت صحن و حرم امامزاده كه از قدمت بيشتري برخوردار بوده بعداً دو باب مسجد و زائرسرا و دو باب نشيمن خادم و يك سالن محل برگزاري مراسم به آن اضافه شده است . اين بنا داراي محوطه و حياط وسيع مي باشد كه اخيراً جهت اجراي طرح اطراف بقعه اقدام شده كه انشاءا... در صورت اجرا خيلي محيط جذاب خواهد شد .
امامزاده سيدابراهيم (ع) لاهرود 
 لاهرود در فاصله 17 كيلومتري شهر واقع شده كه از شمال به جاده مشگين شهر اردبيل و روستاي دده بيگلو از شرق به روستاي تك دام ، از جنوب شرقي به روستاي انار و از شرق به روستاي فخرآباد محدود است . تاريخ احداث بنا با توجه به مخروبه بودن توسط هيأت امنا در سال 77 خاكبرداري و احداث و تكميل شده است كه از تاريخ وفات و شجره نامه امامزاده هيچ اطلاعات دقيقي در دسترس نمي باشد .
امامزاده صدرالدين در اردبيل 
 اين بنا در جاده اردبيل – مشگين (سه كيلومتري اردبيل) قرار دارد و قدمت آن به دوره صفوي مي رسد و تاريخ ثبت اين بنا 10/10/81 با شماره ثبتي 6688 مي باشد . امامزاده صدرالدين از فرزندان امام موسي كاظم مي باشد . از بغداد به شهر ري آمد و مدتي در آنجا اقامت گزيد و سپس به اردبيل آمده و در اين شهر ساكن شد و در اردبيل درگذشت . امامزاده بدالدين و حمزه از برادران وي مي باشند. اين بنا داراي پي سنگي با ديواري آجري با ملات ماسه آهك مي باشد . دور تا دور آن كلافي چوبي ايجاد شده گنبد آجري كم ارتفاع قسمت محل مدفن را پوشش داده است . اين امامزاده بعنوان زيارتگاه مورد استفاده عموم قرار مي گيرد . همچنين در ايام خاص هيئتهايي در آنجا برگزار مي شود . مالكيت آن در دست اداره اوقاف مي باشد . در بخش جنوبي امامزاده يك باع و در شمالش حياط بزرگ دهقاني است و خادم بقعه در آن زندگي مي كند . در ورودي بقعه در سمت شمال آن واقع شده و به راهروي باريكي باز مي شود كه از شرق به غرب كشيده شده و دو انتهاي راهرو به دو حجره براي بيتوته كردن زائران منتهي مي گردد . در وسط اين دالان در ضلع جنوبي آن دري است كه به مقبره باز مي شود ، درب در وسط اتاقي است كه تقريباً 6×5 متر ابعاد آن مي باشد كه گنبدي كم ارتفاع سقف آنرا پوشش داده است .
امامزاده سيدصالح (ع)
امامزاده صالح (ع) كه بقعه شريف آن بزرگوار در ميدان عالي قاپو روبروي مسجد ملا مومن اردبيل واقع شده ، اكثر مردم منطقه آن حضرت را از اولاد يا نوادگان امام موسي كاظم (ع) مي دانند بعضي ها بنا به نوشته كتاب اختران تابناك از اولاد امام حسن مجتبي (ع) مي دانند . تاريخ ولادت و وفات آن حضرت مشخص نيست . اين بنا در ميدان عالي قاپو – كوچه اونچي ميدان – در حريم درجه چهار بقعه شيخ صفي واقع شده است . به نقل از كتاب بحرالانساب تاريخچه ساخت بناي اين امامزاده در دوره صفويه بوده است . مالكيت اثر با توجه به اينكه بنا يك مكان زيارتي (امامزاده) است ، وقفي بوده و هم اكنون در اختيار هيئت امناي مساجد مي باشد . اين بنا شامل رواق – حرم صحن و مسجد بوده كه نماي جنوبي آن مركب از ايواني با طاق نيم گنبد و تزئينات كاشي كاري بوده است . تنها قسمت باقيمانده از بناي قديمي يك ساختمان هشت ضلعي است كه ضريح در آن قرار دارد .

امامزاده سيدسليمان (ع) فخرآباد 
 روستاي فخرآباد در 25 كيلومتري مشگين شهر در شمال شرقي مشگين شهر واقع شده است . با توجه به شجره نامه مؤسسه دائره المعارف بقاع متبركه اين امامزاده سيدي جليل و شريف و داراي يك فرزند بنام حمزه بود كه او نيز داراي فرزندي بنام يوسف مي باشد و تداوم نسل سليمان از اوست كه پس از تسلط بني اعمالش بر مشاغل سياسي و اجتماعي منطقه شيراز ابتدا به آنجا مهاجرت و بعد به جهت شهادت پسر عمويش بنام عباس بن اسحاق الهلواس بن العباس بن اسحاق بن الامام موسي الكاظم در اردبيل جهت زيارت مرقد او به آنجا مسافرت كرده و به خواهش اهالي منطقه در آنجا ماندگار شده است . از تاريخ وفات او هيچ اطلاعي در دست نيست . اما احتمال مي رود كه در اواخر نيمه اول قرن پنجم وفات يافته و در اين مكان (فخرآباد) به خاك سپرده شده و بعداً بر سر تربت او مزاري بنا نموده و تاكنون زيارتگاه اهل دل است و در غالب اسناد محلي از او به عنوان فرزند بلافصل امام موسي الكاظم (ع) عنوان شده كه داراي مهر و امضاي علما و فرهيختگان و بزرگان اردبيل مي باشد . ساختمان بنا واقع در ميدان اصلي روستا در بخش جنوب غربي محوطه اي به مساحت 76/1926 متر مربع واقع شده است . پلان كنوني متشكل از دو بخش قديمي و نوساز مي باشد كه در سالهاي گذشته به دليل تعداد زياد زائران و مسافران اقدام به احداث اين بخش نموده اند . گنبدخانه در بخش جنوب شرقي شبستان قديمي واقع شده كه مدفن امامزاده مي باشد . پلان اين بخش هشت گوش و داراي يك ورودي در قسمت شمالي شبستان مي باشد كه در سالهاي گذشته جهت تفكيك ورودي مردانه و زنانه در گاهي ديگري ايجاد كرده اند . اين قسمت داراي چهار نورگير در پاي گنبد مي باشد . ديوار بنا از ارتفاع 80 سانتي متري تا زيرگنبد داراي تزئينات نقاشي مربوط به دوره قاجار است كه شكوه خاصي به بنا بخشيده است . پوشش گنبد جناغي مي باشد كه قسمت داخل گنبد گچكاري و بخش خارجي آن در سالهاي گذشته با كاشي هشت گوش فيروزه اي پوشش داده شده است .
امامزاده سيد دانيال (ع) " روستاي خانقاه سادات"
امامزاده سيد دانيال (ع) در سه كيلومتري شرق شهر خلخال در ميان كوههاي نسبتاً مرتفع بقعه مطهر امامزاده سيد دانيال (ع) فرزند اما موسي الكاظم (ع) و برادر ناتني حضرت امام رضا (ع) واقع شده كه تابستانهاي خنك و زمستان پربرف دارد . هر سال عده اي كثيري از زائران و مشتاقان اهل بيت (ع) از اطراف و اكناف منطقه به زيارت مرقد مطهر بخصوص در عيد قربان و 28 صفر و 21 رمضان و ديگر اعياد اسلامي مشرف مي شوند . ساختمان بقعه از دو قسمت صحن و حرم امامزاده كه از قدمت بيشتري برخوردار بوده بعداً دو باب مسجد و زائرسرا و دو باب نشيمن خادم و يك سالن محل برگزاري مراسم به آن اضافه شده است . اين بنا داراي محوطه و حياط وسيع مي باشد كه اخيراً جهت اجراي طرح اطراف بقعه اقدام شده كه انشاءا... در صورت اجرا خيلي محيط جذاب خواهد شد .

آرامگاه امامزاده عبدالله (ع)
بناي آرامگاه امامزاده عبدالله (ع) بر روي سطح مرتفعي كه روبروي آن دامنه شيب دار تا رودخانه انتهاي دره مي باشد ، قرار گرفته است كه بوسيله پل ساخته شده روي رودخانه و پله هائي دسترسي و زيارت از آن امكانپذير مي شود . آرامگاه از دو قسمت ورودي و صحن اصلي تشكيل شده است . در زير طاق گنبدي شكل آرامگاه و ضريح مشبك و فلزي سه قبر وجود دارد كه قبر امامزاده عبدالله (ع) در وسط قرار دارد، دو قبر ديگر در طرفين قبر امامزاده عبدالله (ع) قرار گرفته است . در ضلع شرقي ديوار بيروني آرامگان كتيبه هائي مربوط به دوران اسلامي كه نقوشي مانند علي علي و با علامت شمشير و علائم ديگر مانند ستاره دنباله دار در ارتفاع حدود 120 سانتي متري تعبيه شده است ، زيارتنامه اي سنگي ديگري به سال 1330 بر ديوار آن نصب شده است . در خصوص اين آرامگاه روايات متعدد وجود دارد ، از جمله اينكه قبر متبركه آقا بر روي يك كنده صخره اي گنبدي شكل در زيرزمين قرار گرفته كه ورودي آن از دامنه شيب دار مقابل آرامگاه بوده و اكنون مسدود شده است . همچنين در مورد بناي آرامگاه بنا به اظهار صاحب نظران و سالخوردگان چندين بار دستخوش تغيير و تحول گرديده است . براساس همان اظهارات اين امامزاده داراي آرامگاهي با عظمت بوده كه ديوارهاي آن از سنگهاي سياه مكعب مستطيل شكل ساخته شده و داراي گنبدي زيبا بوده است . براثر عوامل مختلف بناي اوليه آن از بين رفته و بناي فعلي توسط اهالي بر روي آن احداث شده است. وجود شجره نامه اي مستند و ممهور به مهر بزرگان و عالمان وقت قوياً تعلق آرامگاه به آقا امامزاده عبدالله (ع) را ثابت مي كند.
ساير امامزاده ها
امامزاده دختر در محله اوچ دكان اردبيل ، امامزاده خلخال در شهر خلخال ، امامزاده مير زمان در روستاي خمس اردبيل و سيد ابراهيم در روستاي خمس اردبيل از ديگر امامزاده هاي تاريخي استان اردبيل هستند .

 

دسته ها : اردبيل

تپه خرمن 
 اين تپه در روستاي شيخ لر از توابع شهرستان گرمي مغان واقع شده است . از اين تپه بر اثر گمانه زني آزمايشي توسط هيئت حفاري استان ، پيش از پيروزي انقلاب اسلامي ، آثاري به دست آمده كه به دوره پارت ها منسوب است . در گمانه زني هايي كه انجام شد ، گورهايي از نوع خمره اي و سنگي كشف شده است .

تپه قره شيروان 
 اين تپه در روستاي كورييم اردبيل واقع شده است . گورهايي در آن كشف شده كه متعلق به سده هاي هشت و نه پيش از ميلاد است .

تپه ساري قيه 

در روستاي ساري قيه واقع در جنوب غرب نير كه در كنار سرشاخه اصلي رودخانه بالخلو قرار دارد، تپه اي باستاني وجود دارد كه آثار بدست آمده از اين تپه نشان مي دهد كه تپه ساري قيه از هزاره اول پيش از ميلاد تا قرون اوليه اسلامي سكون بوده است.

تپه سايين
روستاي سائين در 30 كيلومتري جنوب اردبيل و 27 كيلومتري جنوب شرق شهرستان نير واقع شده است. آثار بدست آمده در تپه اين روستا متعلق به هزاره اول قبل از ميلاد است و به نظر مي رسد كه از دژهاي قديمي منطقه بوده باشد .


تپه سرعين
 در شمال غرب شهر سرعين و بر سر راه روستاي آلوارس تپه باستاني وجود دارد كه احتمالاً هسته اوليه آبادي سرعين بوده است و يا اينكه دژ و پناهگاه سرعين در مواقع يورش مهاجمين به شمار مي رفته است . زمينهاي اطراف اين تپه بتدريج مرود دخل و تصرف قرار گرفته و اكنون جز خرابه چيزي از آن برجاي نمانده است .

تپه شاه 
 در 20 كيلومتري شمال غرب گرمي واقع شده و آثار تپه و دژي از گذشته در خود دارد .
تپه نادر
 در جنوب غرب شهرك اصلاندوز و در محل بهم پيوستن رودخانه دره رود به ارسقرار دارد . اين تپه حدود 30 متر ارتفاع دارد و محيط آن حدود 1500 متر است . برخي معتقدند كه تپه نادر به دليل اهميت و موقعيت استراتژيكي و نظامي آن از قديمي ترين قلاع منطقه بشمار مي رفته و قدمت آن تا هزاره سوم و چهارم قبل از ميلاد تخمين مي زنند .

تپه نادري
اين تپه در كنار رودخانه بالخلو و نزديك پل و دروازه قديمي اردبيل به سراب قرار دارد . به نظر مي رسد كه اين تپه دژ نگهباني ورودي شهر از سمت غرب بوده باشد .

تپه باستاني سرقين 
 اين تپه در روستاي سرقين كه در 20 كيلومتري غرب اردبيل واقع شده قرار دارد. سرقين كه از روستاهاي قديمي و باستاني اردبيل است . اين روستا با يك جاده فرعي به طول شش كيلومتر به جاده اردبيل – سراب وصل مي شود . علاوه بر تپه مزبور گورستان قديمي آن به شكل دايره اي با سنگ چيني هاي بزرگ بر جاي مانده ارزش تاريخي و باستاني اين روستا را نشان مي دهد .

تپه قنبر(سلاخ تپه)
اين تپه در شمال قريه "انار" مشگين شهر و در يك كيلومتري جاده مشگين شهر- اردبيل واقع شده است و به هزاره اول پيش از ميلاد مربوط مي شود. اين تپه به ثبت تاريخي رسيده و شماره ثبتي آن 635 است .

ساير تپه ها 
 از ديگر تپه هاي تاريخي استان اردبيل مي توان نارنج تپه در نزديكي ساميان از دهستان كلخوران اردبيل ، نادر تپه سي در كنار رودخانه باليقلي و پل قديمي دروازه اردبيل كنار جاده اردبيل- تبريز ، تپه سرقين در روستاي سرقين اردبيل(20 كيلومتري غرب اردبيل) ، تپه آق امام در روستاي آتشگاه اردبيل(8 كيلومتري غرب اردبيل) ، گوور تپه سي در روستاي شهره ور اردبيل ، اولو تپه سي در روستاي جبه دار كلخوران اردبيل ، كركق تپه در روستاي كركق از توابع كلخوران اردبيل ، تپه سايين در روستاي سايين اردبيل و مربوط به هزاره اول پيش از ميلاد ، تپه شمس آباد در روستاي شمس آباد كوراييم اردبيل ، منسوب به دوره ساساني و اوايل اسلام تا سده سوم هجري قمري ، بوينو يوغون تپه در روستاي ساري قيه از توابع نير و مربوط به هزاره اول پيش از ميلاد و سده هاي اوليه اسلامي ، تپه كنازق در روستاي كنازق از توابع نمين، مربوط به هزاره اول پيش از ميلاد ، تپه سلوط در روستاي سربند از توابع نمين و مربوط به دوره اشكاني و اوايل اسلام ، سربند تپه در روستاي سربند از توابع نمين و مربوط به دوره اشكاني و اوايل اسلام ، آريا تپه در روستاي آريا تپه از توابع نمين و مربوط به هزاره اول پيش از ميلاد ، قره تپه در روستاي قره تپه از توابع نمين ، تپه حاجي نصير در پنج كيلومتري نمين و مربوط به هزاره اول پيش از ميلاد ، بولان تپه نزديك تپه حاج نصير ، منسوب به هزاره اول پيش از ميلاد ، يئدي ديو قيزي در پنج كيلومتري نمين ، تپه باستاني قوشا تپه در پنج كيلومتري نمين ، گور قلعه سي در غين منسوب به هزاره اول پيش از ميلاد و ... نام برد  
 

دسته ها : اردبيل

- موزه شيخ صفي ( چيني هاي دوره صفويه ، قرآن فرامين ، سكه ، لباس)
 
دوره:صفوي در سال 1372
نشاني:اردبيل ـ ميدان عالي قاپو، بقعه شيخ صفي

2- موزه حمام آقا تقي (بناي تاريخي ـ مردم شناسي)

دوره:ايلخاني در سال 1378
نشاني:اردبيل ـ ميدان عالي قاپو، ابتداي خيابان سعدي

3- موزه خلخال (باستان شناسي)

دوره:معاصر در سال 1374
نشاني:خلخال ـ خيابان كارگر شمالي، جنب شهرداري

4 - موزه مشكين شهر (باستان شناسي)

دوره:معاصر در سال 1374
نشاني:مشكين شهر ـ خيابان شهيد مفتح، جنب بقعه شيخ حيدر


بناهاي ياد بود تاريخي
1.بازار اردبيل               اردبيل
2.قلعه قديمي             مشكين شهر
3.آرامگاه شيخ حيدر      مشكين شهر
4.مقبره شيخ جبرئيل     اردبيل
5.آرامگاه شيخ صفي     اردبيل 

دسته ها : اردبيل

برج يا گنبد شاطر
 اين برج در روستاي صومعه و 5/8 كيلومتري اردبيل در يك فضاي وسيع و گسترده بنا شده است . در حوالي برج به فواصل گوناگون ، تپه هاي باستاني قرار دارد . بيشتر آنها مربوط به دوره هاي پيش از اسلام به ويژه دوره اشكاني است . از كتيبه و پوشش بنا چيزي برجاي نمانده است ولي از شيوه معماري برج و شباهت آن با مقبره چلبي اوغلو در سلطانيه چنين برمي آيد كه احتمالاً از بناهاي قرن هشتم هجري باشد .
 

برج قارلوجا 
 اين برج در قشلاق قارلوجا در كنار رود ارس در مسير راه خمارلو- اصلاندوز واقع شده است . مصالح ساختماني آن از سنگ تراشيده شده است . اين برج منسوب به دوره مغولي و متعلق به سده هشتم هجري است .

دسته ها : اردبيل

آبشار گورگور خياوچاي

اين آبشار در مسير رودخانه خياو (خيوچاي) بوده و بلندي آبشار حدود 10-12 متر مي باشد و از نظر حجم جريان قابل توجه مي باشد . حوضچه اي دايره اي شكل درمحل ريزش آب ايجاد شده است. آبشار گورگور به علت منظره جالب طبيعي و وجود ماهي قزل آلاي قرمز در رودخانه و حوضچه و برخورداري از موهبت آبگرم معدني ملك سوئي و چشم اندازي از كوهستان سبلان (ارتفاعات دلي آلي، آيتار، هرم و كسري) جذاب و ديدني است.

آبشار سردابه

اين آبشار در نزديكي آبگرم معدني سردابه (24 كيلومتري غرب اردبيل) در دامنة شرقي كوه سبلان واقع است. ارتفاع آن حدود 20-15 متر و حجم جريان آن نسبتاً كم و محدود به خروجي چند چشمه بالادست مي باشد. شايان ذكر است حجم جريان اين آبشار در مواقع بارش و پيوستن جريانهاي سطحي حوزه آبخيز افزايش مي يابد. اين آبشار از محلهاي ديدني مجتمع آبگرم سردابه كه از نقاط گردشگري اردبيل است، مي باشد.

آبشار گورگور آلوارس
چشمه گورگور از جمله چشمه هاي مشهور منطقه سبلان مي باشد. اين چشمه در دره آلوارس يا قزل گوللر كه يكي از عريض ترين و باصفاترين دره هاي سبلان است ، در ارتفاع 2420 متري از سطح دريا واقع شده است . آبدهي اين چشمه بسيار بالا بوده و آب از خلل و فرج ديواره صخره اي مشرف به دره با فشار بيرون مي آيد.

آبشار آقبلاغ

اين آبشار در خلخال و در كوه آق داغ (سفيدكوه) قرار دارد. وجود گونه هاي متنوع گياهي، درختي و علفي در پيرامون اين آبشار زيبائي آن را دوچندان مي نمايد. نزديكترين راه ارتباطي به آقبلاغ از طريق يك راه پياده رو از روستاي لرد بخش شاهرود خلخال ميسر است. در دامنه اين رشته كوه چشمه سارهاي فراواني وجود دارد كه تأمين كننده آب جريانهاي چون ميانرودان ، گلبند رود ، رودخانه زال و... مي باشد . مهمترين چشمه اين ناحيه كه آبدهي قابل توجهي دارد، چشمه آق بلاغ است . اين چشمه در دامنه شرقي قله مركزي آق داغ قرار دارد . اين چشمه بلافاصله پس از خروج ، آبشار بسيار زيبا و با دورنماي جالب و ديدني و سفيدرنگ تشكيل مي دهد.
 

دسته ها : اردبيل

چشمه گوز سوئي (آب چشم)

اين چشمه در كنار قهوه خانه ممتاز واقع شده است . دماي آب 21 درجه سانتي گراد و تقريباً اسيدي است. هدايت الكتريكي آن براي 20 درجه حرارت 900 است. مزه آب گس و بي بو است . از آب آن براي درمان بيماريهاي چشم استفاده مي كنند. اين چشمه در شهر سرعين و در ارتفاع 1940 متري از سطح دريا، بر روي كف دره واقع شده است . آبدهي آن 140 ليتر در ثانيه و يكي از پرآب ترين چشمه هاي اين ناحيه است . آب آن به صورت دائمي و جوشان در جريان است . دهانه آن پراكنده و دماي آب در حوض 46 درجه سانتيگراد است . خاصيت درماني : آب آن بعلت داشتن تركيب كلروبيكربناته سديك و كلسيك براي درمان بيماريهاي عمومي، بيماريهاي سيتم حركتي (دردهاي مزمت روماتيسمي) و بيماريهاي زنان ، خنازير و بيماريهاي قلبي و نيز تقويت عمومي بدن استفاده مي شود .
چشمه گل علي 
 دو چشمه آب معدني به فاصله 50 متر از كف حوض كوچكي به اندازه 4×5 متر به عمق يك متر از چندين شكاف با گاز فراوان خارج مي شود و به سوي پايين دره جريان مي يابند .
چشمه اسد 
 اين چشمه در حدود 100 متري چشمه اول گل علي واقع شده و آب آن بسيار زلال است . حرارت اين آب 20 درجه مي باشد .
چشمه سردابه
  اين چشمه در يك كيلومتري شمال دهكده وكيل آباد در دره اي گسترده قرار دارد و فاصله آن تا اردبيل تقريباً 24 كيلومتر است . آب چشمه داراي بوي بد اما زلال است. اهالي منطقه آب تني در اين چشمه را براي درمان بيماري هاي جلدي و پادرد مي دانند .
چشمه هاي بوشلي
 اين چشمه ها به فاصله 5/4 كيلومتري جاده اردبيل به سراب در 45 كيلومتري غرب اردبيل واقع شده است . از اين چشمه براي استحمام استفاده مي شود و حرارت آن 49 درجه است و آب آن صاف و زلال و مزه اش نمكي و گزنده است . اهالي محل براي درمان رماتيسم و درد مفاصل و رفع خستگي از آن استفاده مي كنند.
چشمه هاي قوتورسو 
 در60 كيلومتري جاده اردبيل- مشكين شهر و در 25 كيلومتري مشكين شهر روستائي وجود دارد كه به لاهرود معروف است . در 24 كيلومتري اين آبادي،چشمه قورتور واقع شده است . اهالي محل از شستن لباس در آب اين چشمه خودداري مي كنند و مي گويند اين كار باعث سوراخ شدن پوشاك آنها مي شود .
چشمه خلخال 
 چشمه آب گرم خلخال در 22 كيلومتري شمال غربي هروآباد به فاصله 96 كيلومتري ميانه از زمين خارج مي شود . آب گرم خلخال از دسته آب هاي بي كربناته سديك گرم و گاز دار است كه در درمان بيماري هاي مفصلي ، رماتيسم مؤثر است .
چشمه قينرجه
اين چشمه در جنوب غربي مشكين شهر و به فاصله تقريبي 22 كيلومتري آن واقع شده است. آب اين چشمه از دسته آب هاي كلره سديك گازدار خيلي گرم است و براي درمان لنفاتيسم ، راشيتيسم، بيماري هاي زنانه و برخي از رماتيسم هاي مزمن استفاده مي شود و همچنين به سبب دارا بودن گاز، در زمينه بيماري هاي تنفسي كاربرد دارد .
چشمه ايلاوند ، گاوميش گلي ( پر آب ترين چشمه آب گرم سرعين است)
چشمه در حياط قهوه خانه همت واقع شده و مقدار آب آن خيلي كم است ، قهوه خانه همت ، قهوه خانه ممتاز و ايلاوند از ديگر چشمه هاي آبگرم استان اردبيل به شمار مي رود .

چشمه هاي بيله دره 
 چشمه هاي آب معدني سرد بيله دره در سه كيلومتري شمال سرعين در دره اي واقع شده كه از نقاط مختلف زمين خارج مي شود . آب اين چشمه شبيه به آب چشمه كاشا- اويان فرانسه است كه خواص درماني آن بر روي قسمت هاي مختلف بدن به قرار درمان بيماري هاي كليه ، دستگاه تغذيه اي و كبد ، بافت ها ، مجاري ادرار و ... است .
چشمه ويلا دره گازدار (ويلادرق)
اين چشمه در روستاي ويلادرق و در ارتفاع 1800 متري از سطح دريا واقع شده است . دبي آن 18 ليتر در ثانيه و بصورت دائمي و سرريز در جريان است . دماي آن 18 درجه سانتيگراد و مزه اي كمي ترش و ظاهري شفاف و بي بو مي باشد . كاتيون و آنيونهاي موجود در آن بي كربنات و كلسيم است . هدايت الكتريكي آن براي 25 درجه حرارت 600 است . PH آن 2/5 و تركيب آن بيكربنات كلسيم است . از آب اين چشمه براي مداواي سنگ كليه و تقويت اعصاب و درمان عوارض دستگاه گوارش استفاده مي شود .

آب پهن
از كف حوضي به اندازه 5/5× 20/5 متر خارج مي شود و درجه حرارتش 5/37 درجه است.
آب يل سويي 
 اين آب از آب حوضي به طول 7/4 و عرض 5/3 متر بيرون مي آيد و از مجرايي در ضلع غربي حوض به خارج جريان مي يابد . حرارت آب در حوض 41 درجه است .
آب معدني ارجستان
روستاي ارجستان در 21 كيلومتري غرب اردبيل واقع است . در مركز روستا و نيز در حومه آن چند چشمه آب معدني سرد و گاز دار وجود دارد . از اين آب معدني به دو صورت آبمعدني بسته بندي شده در قالب بطريهاي يك و نيم ليتري توسط كارخانه آب معدني مس كو و همچنين بصرت چشمه اي دائمي كه روي مظهر آب حوضچه اي سيماني سرپوشيده ساخته شده كه آب ان بعد از پرشدن حوضچه بوسيله لوله اي در قسمت شرقي به بيرون سرازير شده و مورد استفاده اهالي و گردشگران قرار مي گيرد. آب معدني داراي آب سرد بي بو با مزه گس گازدار بوده، كه بصورت نوشيدني طبيعي و مفيد از آن استفاده مي كنند . دماي آب در حدود 10 الي 15 درجه سانتي گراد و آنيونهاي آن كلرور، بيكربنات ،... و كاتيونهاي مهم آن كلسيم ، منيزيم و پتاسيم مي باشد . داراي گاز كربنيك بوده و داراي منشاء آب معدني نيمه عميق مي باشد .

مجتمع آبدرماني سبلان
مجتمع آبدرماني سبلان و بزرگترين آبدرماني خاورميانه، با امكانات استخرهاي متعدد و بزرگ سرپوشيده حوضچه هاي آب گرم تحت فشار (جكوزي)، سوناي خشك و بخار، دوشها و وان هاي انفرادي متعدد، رستوران، خدمات پزشكي و درماني مجزا براي آقايان و بانوان، پاركينگ اختصاصي و ساير امكانات مورد نياز منطبق بر آخرين استانداردهاي جهاني آبدرماني هاي دنيا (داخل شهر) است. 

 مجتمع آبدرماني بش باجيلار
 با استخر سرپوشيده بزرگ شامل سوناي خشك و بخار ، آبگرم تحت فشار (جكوزي) دوشهاي انفرادي ، خدمات پزشكي و درماني و پاركينگ در داخل شهر است . آبگرم معدني گاوميش گلي (پر آب ترين و بزرگترين آب معدني ايران) و آب گرمهاي معدني قره سو ، ساري سو ، اعصاب سوئي ، پهنلو ، قهوه سوئي ، ژنرال ، يئل سوئي ، گوز سوئي در داخل شهر.
 

آبگرم بش باجيلار (پنج خواهران)

  چشمه آبگرم بش باجيلار در شهر سرعين واقع شده است. دبي 5 چشمه رويهم رفته 13 ليتر در ثانيه و بصورت دائمي، نشتي و جوشان در جريان است. دماي آب در داخل استخر در حدود 35 درجه و ظاهري كدر، كمي ترش مزه و كمي بودار است . خاصيت درماني : براي درمان بيماريهاي عمومي و تسكين دردهاي عصبي و مفصلي استفاده مي شود.

آبگرم ژنرال (جنرال)
 آبگرم ژنرال در شمال شهر سرعين واقع شده است. ارتفاع چشمه از سطح دريا 2000 متر است . مانند ساير چشمه هاي اين شهر، اين چشمه نيز در كف دره قرار گرفته است . دبي آب 6 ليتر در ثانيه و دماي آن در حوض 43 درجه سانتي گراد و مزه آب كمي ترش و بيرنگ مي باشد . به علت داشتن عناصر فوق بيشتر براي تسكين دردهاي عضلاني و رفع روماتيسم استفاده مي شود.

آبگرم پهنلو 
 اين آبگرم در شمالي ترين نقطه شهر سرعين واقع شده است. ارتفاع چشمه از سطح دريا به 1950 متر مي رسد . آبدهي چشمه در حدود 8/1 ليتر در ثانيه و به صورت دائمي و جوشان در جريان مي باشد. دماي آن در حوض 37 درجه سانتي گراد و هدايت الكتريكي آن براي 25 درجه حرارت 1360 و حالت نيمه اسيدي را دارد . خاصيت درماني: از آن در جهت درمان بيماريهاي عمومي و تسكين اعصاب و دردهاي مفصلي استفاده مي شود.

آبگرم قره سو (اعصاب سوئي)

اين چشمه در شهر سرعين و در جنب آبگرم ساري سو واقع شده است. ارتفاع چشمه از سطح دريا 1950 متر و چشمه در كف دره قرار دارد. دبي آن در حدود 5 ليتر در ثانيه و داراي جرياني دائمي و متغير با فصول و نيز بصورت جوشان در سطح زمين پديد آمده است . PH آب در حدود 2/6 و هدايت الكتريكي آن براي 20 درجه حرارت 1300 است. نوع آب آن از نوع كلروبيكربناته سديك است. يكي از آبهاي مورد استفاده براي تسكين دردهاي روماتيسمي و نيز آرامش دهنده اعصاب و روان مي باشد.
أبگرم ساري سو 
 اين آبگرم در شهر سرعين واقع شده است. دبي آن در حدود 5 ليتر در ثانيه و جريان آب بصورت دائمي و متغير در فصول مختلف است. دماي آب در حوضچه اول 47 دره سانتي گراد و بودار و رنگ آن كمي مايل به سبز پسته اي است و مزه آب هم كمي ترش مي باشد . خاصيت درماني : براي دردهاي روماتيسمي ، مفصلي و بطور كلي براي تسكين دردهاي عضلاني اثرات سودمندي دارد .
آبگرم حمام شفا 
 حمام شفا در شهر سرعين واقع شده است. آب اين حمام از چشمه اي با آبدهي 5 ليتر در ثانيه تأمين مي گردد . دماي آب در حدود 40 درجه سانتي گراد و ظاهر آن كمي كدر، ترش مزه و بيرنگ و بي بوست . هدايت الكتريكي آن براي 25 درجه حرارت 1300 و PH آن 5/6 است . آب اين چشمه در رديف آبهاي معدني كلروبيكربنات سديك قرار دارد . خاصيت درماني : از آن براي درمان مفاصل، تسكين بيماريهاي عصبي و امراض جلدي استفاده مي شود

آبگرم قهوه خانه ممتاز دو (قهوه خانه يعقوب)
اين آبگرم نيز در داخل حياط قهوه خانه ممتاز دو واقع شده است . آبدهي اين چشمه چهار ليتر در ثانيه و جريان آن بصورت دائمي و متغير مي باشد. دماي آب در مظهر 47 درجه سانتي گراد است. ظاهر آب كمي تيره و مزه آن كمي ترش است. هدايت الكتريكي آن براي 20 درجه حرارت 1350 است. PH آن در حدود شش و آنيونهاي مهم آن كلرور، بيكربنات، كربنات و كاتيونهاي مهم آن منيزيم، سديم و پتاسيم مي باشد . براي درمان بيماريهاي سيستم حركتي (درد دست و پا) و بيماريهاي عصبي استفاده مي شود .

آبگرم گاوميش گولي 
 اين چشمه در شهر سرعين و در ارتفاع 1940 متري از سطح دريا، بر روي كف دره واقع شده است. آبدهي آن 140 ليتر در ثانيه و يكي از پرآبترين چشمه هاي اين ناحيه است . آب آن به صورت دائمي و جوشان در جريان است . دهانه آن پراكنده و دماي آب در حوض 46 درجه سانتي گراد است . آب اين چشمه ترش مزه، بيرنگ و كمي بودار است (كه بوي هيدروژن سولفوره به مشام مي رسد) در اطراف مظهر چشمه و حوضچه ها كمي رسوبات زرد رنگ اكسيد آهن ديده مي شود . آنيونهاي آن كربنات ، بيكربنات ، كلروره ، سولفات و كاتيونهاي آن كلسيم ، منيزيم ، سديم و پتاسيم مي باشد . هدايت الكتريكي براي 25 درجه حرارت 1300 و PH آن 58/6 ، باقيمانده مواد خشك شده از تبخير آب آن 678 ميليگرم در ليتر بوده و آب آن در رديف آبهاي كلروره، بيكربنات سديك و كلسيك گرم مي باشد . آب آن بعلت داشتن تركيب كلروبيكربناته سديك و كلسيك براي درمان بيماريهاي عمومي، بيماريهاي سيتم حركتي (دردهاي مزمت روماتيسمي) و بيماريهاي زنان ، خنازير و بيماريهاي قلبي و نيز تقويت عمومي بدن استفاده مي شود .


 

دسته ها : اردبيل

 از غذاهاي محلي اين استان مي توان به آش شير،آش دوغ ، كوفته ، قيماق (سر شير) ترشي قرمه ، سبزي قورمه ، مسما،چخرتما،آب پياز، آ ش اوماج ، آش يارما ، خورش قاتق ، تاس كباب، حلوا زرد،تر حلوا ، حلواي زنجبل ، قيساوا،و قيقاناق(شيره شكر غليظ  جوشيده ،زغفران و تخم مرغ ) اشاره كرد.
قسمتي از شيريني ها و غذاهاي اين استان به سوغات اين شهرستان شهرت دارد كه از "آنها مي توان به سر شير ،كره ،آبنبات ، شيريني هاي محلي و تخمه آفتابگردان ، گردو ،عسل خالص سبلان ، (برگرفته از عصاره بر شهد گلهاي رنگارنگ و عطر آگين ) اشاره كرد . حلواي سياه استان نيز به صورت معجوني از جوانه گندم و كره طبيعي از ديگر سوغات نشاط بخش و مقوي است .
 

دسته ها : اردبيل

گيزلين پاچ
معادل فارسي اين كلمه "قايم موشك بازي" است و ترتيب بازي نيز تقريبا به همانگونه مي باشد . در اين بازي دسته اي از كودكان يك نفر را از بين خود وادار به بستن چشم يا روي كردن بديوار مي نمودند. آنگاه خود بي سر و صدا و به نحوي كه او در نيابد از كنار وي دور شده هر يك در جائي پنهان مي گشتند دقايق بعد آنكه چشمش بسته بود با صداي بلند داد مي زد "گيزلين پاچ و گلديم قاچ" و بلافاصله در پي جستجوي آنها به اينطرف و آنطرف مي رفت و در يك مدت متعارف اگر موفق يافته يكي از آنها را پيدا مي كرد برنده مي شد و الا بچه ها از مخفي گاه خود در آمده به محل اوليه باز مي گشتند .


گيرجنه بازي

گيرجنه به معني فرفره در زبان فارسي امروزي است و مراد از آن جسمي است كه بدور خود مي چرخد . اين كلمه در اردبيل و در معني خاص به تكه چوبي گفته مي شد كه خراطها آنرا به شكل استوانه و به قطر تقريبي سه تا چهار سانتي متر و ارتفاع هفت تا هشت سانتيمتر مي تراشيدند و يك قاعده آنرا بشكل مخروط در مي آوردند . وسيله بازي غير از گيرجنه "قمچي" بود و آن عبارت از تركه اي از چوب بود بطول تقريباً نيم متر كه بر يك سر آن نواري از پارچه و قماش يا نخ كنفي و غيره مي بستند و طول اين نوار به درازاي چوب قمچي انتخاب مي كردند . گيرجنه را بر روي نوك تيز آن با دست و در روي زمين صاف مي چرخانيدند و سپس برآن مي زدند و بدين طريق آنرا به چرخش وا مي داشتند و چه بسا كه ساعتها خود را با آن سر گرم مي ساختند .


چلينگ آغاج
نام فارسي آن "الك دولك" است ولي طرز بازي آن دو در اردبيل و تهران با هم فرق داشت . وسيله اين بازي دو تكه چوب دستي يكي بطول تقريبي 75 و ديگري 20 سانتيمتر بود كه اولي را "آغاج" بمعني چوب و دومي را "چلينگ" مي گفتند . اين بازي در اردبيل دو مرحله داشت "توخماغي" و "ياني" در قسمت اول بازي كه نوبت بازي با او بود آغاج را از يك سر در كف دست طوري مي گرفت كه دو سه سانتي متر آن در بالاي دست و بقيه در زير دست او رو به پائين قرار گيرد آنگاه چيلينگ را بر روي آن دست و پشت بر آمدگي چوب مي گذاشتند و سپس آنرا به هوا مي انداختند و با پائين چوب محكم مي زد .


تكسن جوت

با خوراكيهائي مثل نخود چي و كشمش صورت مي گرفت و يكي از بازيكن ها از آنها را در مشت بسته خود گرفته از ديگري مي پرسيد "تك سن جوت" يعني تعدادي كه در دست اوست طاق مي باشد يا جفت ؟ اگر جواب طرف با آنچه كه در مشت او بود مطابق در مي آمد برنده مي شد و آن مقدار نخود چي يا كشمش را كه در دست وي بود از او مي گرفت . اما اگر جواب او با آن مطابق در نمي آمد بازنده مي شد و به همان تعداد از آن خوردني به وي مي داد .
 

گلين و بيگچه
مهمترين بازي آنها عروسك بازي بود كه بنام "گلين" مي ناميدند . گلين در زبان تركي بنام "عروس" است و در عمل به مجسمه هاي بخصوصي گفته مي شد كه به شكل عروس مي ساختند . در قديم خود دخترها آنها را مي ساختند و گاهي هنر قابل تحسيني در اين باب از خويش نشان مي دادند و عروسكهاي مي دوختند كه در حد خود از بهترين آنهائي مي شدند كه انسان مي تواند با دست و با مواد اوليه بسازد . مواد لازم براي ساختن ساده ترين آنها سر شاخه هاي نازك چوب و يپبه و چيتهاي رنگارنگ بودند دو تكه چوب را بشكل صليب و به اندازه اي كه مي خواستند با نخ به هم مي بستند . آنگاه در قسمت بالاي آن با پنبه و گاهي با گذاشتن دگمه صورتي بشكل دايره ترتيب مي دادند و براي زيبائي روي آن پس از نقاشي پرده خارجي قلوه گوسفند را كه پرده شفاف و حاكي ماوراء بود و بنام "بوئرگ" خوانده مي شد مي كشيدند.

بش داش
نحوه بازي چنين بود كه يكي از آنها كه نوبت بازي با او بود پنج سنگ مزبور را در كف دست گذاشته همه را با هم رو به بالا در هوا مي انداخت و بلافاصله پشت همان دست گذاشته همه را با هم رو به بالا در هوا مي انداختند و بلافاصله پشت همان دست را براي گرفتن آنها در مسير سقوط آنها قرار مي داد . اگر سنگها ولو يكي از آنها در پشت دست قرار مي گرفت همانها را بهمان شكل باز در هوا مي انداخت و اين بار با كف دست آنها را مي گرفت در حركت سوم و چهارم و پنجم هم سنگها را در زمين مي ريختند و يكي از آنها را برداشته به هوا مي انداختند و تا گرفتن آن سنگهاي روي زمين را ابتدا دو تا دو تا بعد سه تا و يكي و بالاخره هر چهار تا را يكجا از زمين برداشته با همين دست كه سنگها در آن بود سنگي را كه از هوا پائين مي آمد مي گرفتند اگر موفق باين كارها نمي شدند خودشان مي مردند و بازي را تحويل طرف مي دادند . در مرحله ششم نوبت تعويض سنگها بود بدين معني كه سنگها را همچنان در زير زمين مي ريختند و يكي را برداشته به همان شكل به هوا مي انداختند و تا گرفتن آن يكي از سنگها را برمي داشتند . در نوبت دوم كه سنگها را به هوا مي انداختند آنرا كه از زمين برداشته بودند با يكي از سنگها كه در زمين بود عوض مي نمودند و بدين طريق پس از آنكه يك يك آنها را تعويض مي كرد مرحله هفتم بازي آغاز مي گرديد . در اين مرحله هم سنگها را به زمين ريخته يكي را برمي داشتند . آنگاه دو انگشت بزرگ و ابهام را بصورت دروازه اي در مقابل آنها مي گذاشتند و در فاصله ايكه سنگ برداشته شده را كه به هوا انداخته بودند ، بگيرند . سنگهاي روي زمين را يك يك با دست ديگر زده از آن دروازه مي گذرانيدند . در مرحله هشتم سنگها را در كف دست گذاشته يكي را به هوا انداختند و تا گرفتن آن سنگهاي ديگر را يكجا روي زمين مي گذاشتند و با ر ديگر آن سنگ را كه گرفته بودند به هوا انداخته تا پايين آمدن آن چهار سنگ ديگر را يكجا از زمين برداشته و سنگ به هوا انداخته شده را نيز مي گرفتند . اگر اين مراحل بپايان مي رسيد آن يكي برنده مي شد و هر گاه در وسط بازي با اصطلاح خودشان مي مرد بار ديگر كه نوبت به او مي رسيد از همانجا كه مانده بود بازي را تعقيب مي نمود .

دسته ها : اردبيل

 موسيقي محلي استان اردبيل در قالب موسيقي اصيل آذربايجان به عنوان يكي از انواع موسيقي غني شرقي ، برگرفته از حقايق تاريخي و فرهنگي اين خطه است . موسيقي محلي اردبيل در دو گروه موسيقي رديفي يا مقام وموسيقي عاشيقي تقسيم مي شود. در اردبيل نوازندگان زن را سازاندا و نوازندگان مرد را عاشق مطرب مي نامند .
از ابزار موسيقي اين استان مي توان به قاوال كه همان دايره آذربايجاني است . بالابان (سازي بادي كه چون براي نواختن بن دو لب قرار مي گيرند ( به فارسي بالبان و به آذري بالابان ) تار (از سازهاي ذهي است كه با زخمه نواخته مي شود ) دهل ( همان ناقاراي آذري‌) دف كيميانجا (كمانچه ) و ... اشاره كرد.

دسته ها : اردبيل

خواستگاري رسمي و عقد خواني
پس از آنكه دختري مورد پسند قرار مي گرفت اقدام به خواستگاري رسمي مي شد . علامت قبول ازدواج از طرف خانواده دختر چاي شيرين بود و در اين روز از اقرباي دختر هم عده اي بدين مجلس كه به "شيرني ايچدي" معروف بود ، دعوت مي شدند . در اين مجلس ميزان مهريه و شرايط طرفين و تاريخ عقد مشخص مي شد نامزدي رسمي وقتي صورت مي گرفت كه مراسم مخصوصي به نام "شال اوزوك" انجام يابد اوزوك لفظ تركي و به معني انگشتري است و شال به همان معنائي است كه در زبان فارسي نيز مصطلح است.


عقدخواني
بين نامزدي و عقد خواني مدت زيادي طول نمي كشيد و از كسان طرفين براي مجلس عقد دعوت مي شد و اين دعوت غالباً از مردان مسن و ميانسال به عمل مي آمد . عقد خواني در خانه دختر به عمل مي آمد ولي مخارج آنرا خانواده پسر بر عهده داشت . وقتي كه صيغه عقد جاري مي شد مجلس در سكوت عميق و روحاني خاصي فرو مي رفت و همه به جملات خوانندگان صيغه توجه مي كردند . عروس در اتاق ديگري كه او را بر روي ظرف مسيني مي نشاندند و در وسط پارچه اي كه در بالاي سر او گرفته بودند . دو تكه قند را به هم مي سائيدند چون صيغه به پايان مي رسيد همه مباركباد مي گفتند . آنگاه با چاي و شيريني از حضار پذيرائي مي كردند .


پارچه كسدي
قبل از بردن عروس به خانه بخت جشن ديگري گرفته مي شد كه مختص زنها بود . مراد از اين جشن آن بود كه كسان طرفين دور هم بنشينند و لباسهاي عروس را بريده و بدوزند . ولي در طول زمان اين كار صورت تشريفاتي به خود گرفته مبدل به يك جشن رسمي براي نشان دادن لباسها و زينت آلات عروس به ديگران شده بود . در آن مجلس ، كه در خانه عروس برگزار مي شد . سازنده ها يعني خوانندگان و نوازندگان زن دعوت مي شدند و با پذيرائي هاي گرم جشن مي گرفتند و در ضمن آن لباسها و زينت آلاتي را كه خانواده داماد براي عروس آورده بودند به مهمانان نشان مي دادند . فرداي آن روز كساني از نزديكان داماد به اتفاق خياط به خانه عروس مي آمدند و قسمتي از پارچه ها را بريده براي روز عروسي لباس مي دوختند .


حنا گجه سي
حناگجه ، شبي بود كه فرداي آن عروس را به خانه داماد مي بردند . اين جشن هم در خانه عروس و هم درخانه داماد گرفته مي شد . حنا گجه خانه عروس مخصوص دختران و زنان جوان بود اينان ، از هر دو خانواده ، از بعد از ظهر آنروز به خانه عروس دعوت مي شدند و با او به حمام مي رفتند و غروب برگشته در خانه عروس جشن مي گرفتند و چون به دستهاي عروس حنا مي بستند از اين رو آنرا حنا گجه يعني شب حنا بندان مي گفتند . جشن خانه داماد هم با شركت پسران جوان برگزار مي شد و دوستان و همسالان وي در آنجا گرد آمده با او به حمام مي رفتند .


شب عروسي
بردن عروس به خانه داماد غالباً بعد از غروب صورت مي گيرد . در زمانهاي قديم بعضي از خانواده ها عروس را با اسب بخانه داماد مي بردند ولي بعد ها درشگه جانشين اسب شد و امروزه از ماشين استفاده مي كنند . بعد از ظهر روزي كه غروب آن عروس به خانه داماد مي رفت جهزيه او را به اضافه لباسها و تحفه هائي كه از روز نامزدي به بعد براي او آورده بودند ، به خانه داماد مي بردند . عروس را مشاطه آرايش مي داد و هنگام رفتن او به خانه داماد چادري به سرش مي انداختند و زنهاي مسني از خانواده او وي را همراهي مي كردند. يكنفر" ينگه" هم همراه آنها مي شد تا آداب و مراسم به حجله رفتن عروس را به وي بياموزد و در برابر كينه توزي احتمالي از او مراقبت كند . موقع رفتن عروس پدر وي ، و در صورت نبودن او برادربزرگ يا عموي او ، دم در خانه دعاي خير مي داد و خوشبختي او را آرزو مي كرد . در خانه داماد معمولاً شام تهيه مي شد و از مردان و زناني از بستگان طرفين دعوت به عمل مي آيد . رسم براين بود كه داماد سه تا سيب به پشت عروس بزند و به سر او نقل و نبات بريزد و پول نثار كند . در مدخل راهروي ساختمان مجموعه يا طشت مسين مي گذاشتند تا عروس از روي آن بگذرد و مثل مس در آن خانه محكم بماند .


ترك پلو
فرداي شب عروسي براي ناهار عروس غالبا مادرش "قويماق" مي فرستاد و براي شام او نيز از خانه پدرش ترك پلو مي آوردند . ترك غذاي مخصوصي است و آن پلويي است كه با زعفران و شكر و روغن مثل كته پخته مي شد . پلو را نيز گاهي با دو يا سه خورش مي پختند و همه آنها را با ديگ و ظرفهائي كه در آنها پخته بودند ، مي فرستادند. فرستادن ترك پلو هم داراي تشريفاتي بود و در خانه عروس براي شركت در اين مراسم از جمعي از نزديكان دعوت مي شد . هم چنين كسان داماد از اقرباي نزديك خود براي صرف اين غذا دعوت مي كردند .


اوز آشدي
عروس از ساعت ورود روي خود را از ديگران ، يعني مردان و زنان خانواده شوهر ، مي پوشانيد و روز اول براي آنكه نزد مادر شوهر يا خواهران وكسان داماد چادر از سر او بردارند هريك از آنها چيزي به وي هديه مي دادند . اين هديه بسته به تمكن مالي خانوادگي فرق داشت و در خانواده هاي متمكن سكه طلا بود و آنرا "اوز آشدي" مي گفتد يعني رونما .


بنده تخت
چون انتظار ورود مهمان براي خانواده داماد درمدت يك هفته و ده روز اول كار مشكلي بود لذا بعدها روز سوم عروسي را با اصطلاح عوامانه بنده تخت كه تحريف شده عبارت "بانو به تخت" است بدين كار اختصاص دادند و بعد از ظهر آنروز را به طور رسمي براي پذيرائي از مهمانان مشخص ساختند .


اياغ آشدي
پس از پايان اين قبيل مراسم ، عروس و داماد به قصد بازديد به خانه هاي منسوبان و دوستان خود مي رفتند. بعد از اين بازديدها تشريفات اياغ آشدي آغاز مي شد و آن عبارت از مهماني هائي بود كه خويشان و دوستان عروس و داماد ، متناسب با درجه نزديكي كه با آنها داشتند ، به افتخار آنان ترتيب مي دادند و از خانواده هاي طرفين نيز دعوت مي نمودند .

دسته ها : اردبيل

تقويم ايرانيان در گذر تاريخ

مطالعه تاريخ ايران باستان و تحقيقات اخير در اين زمينه نشان ميدهد كه انواع تقويم رسمي و محلي از روزگاران پيشين در ايران كهن معمول بوده است كه از ميان آنها سه تقويم زير داراي اهميت بيشتري بوده است :
1- فرس قديم  هخامنشي 

2- اوستايي قديم

3- مجوس و مغان

 

تقويم هخامنشي :
تقويم رايج در اوايل حكومت شاهنشاهي هخامنشيان به نام فرس قديم يا فرس هخامنشي معروف بوده است . متون كتيبه هاي باقي مانده از داريوش بزرگ در كوه بيستون در كرمانشاهان و ساير فرمانهاي شاهان هخامنشي ما را از تقويم رسمي امپراتوري سترگ ايران زمين و چگونگي اصول زمان سنجي در آن روزگاران آگاه ميسازد . متون اين كتيبه ها و محتواي فرمانها بيانگر اين حقيقت اند كه ايرانيان قديم سال را به دوازده ماه تقسيم ميكردند و فصول را مي شناختند . ماه هاي هخامنشي و معناي برخي از آنها عبارت است از :

ادوكن ئيش : هنگام كندن جوي , برابر با فروردين

ثور واهر : بهار پر غرور , برابر با ارديبهشت

تائي گرچي : سير چيدن , برابر با خورداد

گرم پد : پاي گرم , برابر با تير

درن باجي : جاودانگي , برابر با امرداد

كارياشيا : برابر با شهريور
 
بايگا دئيس : ماه پرستش خدا , برابر با مهر ماه

ورگزن : برابر با آبان ماه

اثري يادي : ماه پرستش آتش : برابر با آذر ماه

آنامك : ماه خداي بي نام , برابر با دي

ساميا : برابر با بهمن ماه

ويخن : برابر با اسفند ماه


در اخبار است كه داريوش بزرگ دو نفر از منجمان نامدار كلداني با به نام "نبوريمنو" , "كيدينوس" را جهت اصلاح اين تقويم به ايران دعوت كرد و ايشان با آشنايي به دانش نجوم يك سال شمسي را برابر با 365 روز و 6 ساعت و 15 دقيقه و 41 ثانيه معين نمود . به احتمال قوي سال و ماه ايرانيان را با اصول سال و ماه بابلي تنظيم كردند . اين تقويم كه قديميترين نمونه زمان سنجي در ايران است , تا زماني كه تقويم اوستايي در ايران رواج يابد تقويم رسمي كشور بوده است . خصوصيات آن به شرح زير است:
1- آغاز سال : در تقويم فرس قديم آغاز سال با آغاز پاييز مقارن و اولين ماه سال "باكيادئيس" با برگزاري جشن "باگايادي" توام بود . همچنين از قرار معلوم جشن مهرگان بعد از برقراري تقويم زرتشتي به جاي جشن باگايادي برگزار مي شده است .
2- مبدا و سرآغاز : در خصوص اينكه سرآغاز تقويم فرس قديم از چه زماني و متكي بر چه واقعه اي بوده است , اطلاع دقيقي در دست نيست . ولي بر اساس قرائن ميتوان گفت : چون آغاز سلطنت هر پادشاهي , مبدا تاريخي آن زمان محسوب ميشده و در دولت بابل نيز چنين ميكردند پس مادها و پارسها كه چيزهاي زيادي را از بابل و آشور اخذ و اقتباس كرده بودند , به احتمال زياد اين امر نيز از آنان گرفته شده است . همچنان كه متون گلي پارسه ( تخت جمشيد ) اين احتمال را مقرون به حقيقت ساخته است
3- شمارش ايام : در تقويم فرس قديم , مانند عصر حاضر , روزهاي هر ماه را با شمارش اعداد مشخص ميكردند و هر ماه داراي 30 روز بوده است . نمونه آن را در كتيبه بيستون ميخوانيم :

چهارده روز از ماه ويخن گذشته بود كه ...

نه روز از ماه گرم پد گذشته بود كه ...
4- فصل : در تقويم فرس قديم , سال به چهار فصل سه ماهه تقسيم مي شد و به كاربردن كلماتي همچون وهار به جاي بهار و وهامين به جاي تابستان و پاتيژ به جاي پاييز كه در زبان پهلوي معمول بوده مبين همين امر است . اين واژه هاي باستاني امروزه در زبان كردي به راحتي قابل مشاهده است . كردهاي ايراني نژاد هنوز اين واژه ها را حفظ كرده اند و به بهار امروزي همان وه هار ميگويند يا به تابستان پارسي امروزي همان واژه پهلوي ايران باستان يعني هاوين را به كار مي برند.


تقويم ديني مزديسنا :

بعد از پادشاهي داريوش بزرگ تقويم مزديسنا در ايران رواج يافت و ماههاي زرتشتي جانشين ماهاي فرس هخامنشي گرديد . اين تقويم در تاريخ ايران به تقويم ديني مزديسنا يعني تقويم زرتشتي و يا تقويم اوستايي كه بعدها تقويم يزدگردي شد مشهور است . اين تقويم كاملا مذهبي است و بر اساس خواسته هاي ديني زرتشتيان و بر اساس انجام مراسم و فرايض ديني آنان بنا شد . به طوريكه هر يك از روزها و ماههاي سال به فرشته يا فرشتگاني اختصاص دارد و انجام فرايض ديني را در زمانهاي خاص توصيه مينمايد . برخي از خصويات اين تقويم از اين قرار است :

شبانه روز در تقويم مزديسنا :

در اوستا شبانه روز به پنج وقت يا گاه تقيسم شده : وانگاه، ربيتونيگاه، ازيرنيگاه، اويسروتريمگاه و اشهينگاه. واژه هاتر يا هاسر در فرهنگ اوستا و پهلوي به جاي ساعت به كار گرفته مي شود و يك هاسر برابر است با يك ساعت و 12 دقيقه امروزي. روزهاي 30 گانه در اين تقويم كه هر يك به نام فرشته يا ايزدي نامگذاري شده است به شرح زير مي باشد :
هرمزد يا اهورازمزدا

بهمن يا وهومنه

ارديبهشت يا آش وهشت

شهريور يا خشتروئيريه

سفندارمذ يا سپنت آرمئيتي

خرداد يا هوروتات

امرداد يا امرتات

دي به آذر يا دئوش

آذر يا آتر

آبان
حورشيد يا هورخشئت

ماه يا ماونگه

تير يا تشتري

گوش يا گئوش

دي به مهر يا دئوش

مهر يا ميتر

سروش يا سرئوش

رشن يا رشئو

فروردين يا فره وشي

بهرام يا ورترئن

رام يا رامن

باد يا وات

دي به دين يا دئوش

دين يا دئنا

ارد ( ارت ) يا اشي ونگوهي

ارشتاد ( اشتاد ) يا ارشتات

آسمان يا اسمن

زامياد يا زم

ماراسپند ( مهر اسپند ) يا منثر سپنت

ائيران

در خرده اوستا در گفتاري تحت عنوان سيروزه ميخوانيم , نگهباني از 30 روزهاي ماه به يكي از فرشتگان سپرده شد و به همان فرشته نامزد گرديده است و ايزدان معروف مزديسنا , همان كه روزهاي ماه را به نامهاي آنان خوانده اند و خود ايزدان بزرگ از همكاري مهين فرشتگان كه آنان را امشاسپندان گويند , شمرده شده اند و بقيه همكاران و مددكاران آنها مي باشند:
امشاسپندان = ايزدان همكار

هرمزد = دي به آذر، دي به مهر، دي به دين

بهمن = ايزد ماه، ايزد گوش، ايزد رام

ارديبهشت = ايزد آذر، ايزد سروش، ايزد بهرام

شهريور = ايزد خور، ايزد مهر، ايزد آسمان، ايزد ائيران

سفندارمذ = ايزد آبان، ايزد دين، ايزد ارت، ايزد ماراسپند

خرداد = ايزد تشتر ( تير )، ايزد فروردين، ايزد باد

امرداد = ايزد رشن، ايزد اشتاد، ايزد زامياد

دسته ها : اردبيل

سرشير، كره، حلواي سياه، آبنبات، شيرينيهاي محلي و تخمه آفتابگردان، عسل خالص سبلان، عصاره شهدآميز گلهاي  رنگارنگ و عطرآگين طبيعت سرسبز سبلان مشهورترين سوغات منطقه مي‌باشد. حلواي سياه استان به صورت معجوني از جوانه گندم و كره طبيعي نشاط بخش و مقوي است.

دسته ها : اردبيل

مساحت استان كرمان 180726 كيلومتر مربع و جمعيت آن: 2652413 نفر (طبق سرشماري سال 1385) . مركز استان : شهر كرمان( جمعيت 515114 نفر) . استان كرمان در جنوب شرقي ايران واقع شده و حدود 11 درصد از خاك كشورمان را به خود اختصاص داده است. اين استان از نظر جغرافيايي بين مدارهاي 55 دقيقه و 25 درجه تا 32 درجه عرض شمالي و26 دقيقه و53 درجه تا 29 دقيقه و59 درجه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ قرار گرفته است. اين استان از نظر وسعت دومين استان كشور است از شمال به استان هاي يزد و خراسان جنوبي،‌از جنوب به استان هرمزگان ،از شرق به استان سيستان و بلوچستان و از غرب به استان فارس محدود مي شود .اين استان داراي 17 شهرستان، 46 بخش ،143 دهستان و 59 شهر مي باشد.

دسته ها : كرمان

پوشش گياهي : استان كرمان داراي پوشش گياهي خاص نواحي كويري است . در اين منطقه جنگل قابل توجهي وجود ندارد و رستني هاي آن نيز محدود به برخي گونه هاي بياباني و كويري است . رستني هاي استان كرمان را درختان ارژن و گز و برخي گياهاني كه كاربرد دارويي و صنعتي دارند ، تشكيل مي دهند . برخي از گياهان چون گل گاوزبان و كتيرا نيز در كوه هاي شمالي استان كرمان مي رويند .
در استان كرمان به لحاظ موقعيت طبيعي و شرايط اقليمي ، گونه هاي مختلف حيوانات وحشي و اهلي در قسمت هاي كوهستاني و جلگه اي آن زندگي مي كنند . به همين خاطر نيز مناطقي از محدوده استان تحت حفاظت سازمان محيط زيست قرار گرفته و از نظر صيد و شكار جزو نواحي ممنوعه اعلام شده است . از مناطق حفاظت شده استان كه ويژگي هايي در خور توجه دارند مي توان به مناطق "خَبر" و "ارزوئيه بافت" اشاره كرد . در اين نواحي پرندگاني نظير كبك ، تيهو ، سينه سياه و انواع قوش و شاهين و كبوتر زندگي مي كنند . در نواحي سردسيري و گرمسيري استان نيز حيواناتي مانند پلنگ ، يوزپلنگ ، گرگ ، روباه ، خرس سياه ، شغال ، كفتار ، خرگوش ، انواع مار ، كل ، بز ، ميش و قوچ زندگي مي كنند و در دشت ها گورخر وجود دارد .

دسته ها : كرمان

منطقه كرمان به دليل پتانسيل بالاي معدني امكانات بالقوه زيادي براي ايجاد صنايع وابسته به محصولات معدني دارد كه بعضي از اين معادن از غني ترين معدن ها در سطح كل كشور مي باشد. هم اكنون در اين استان بيش از150 معدن شناخته شده است . شناخت منابع معدني استان جهت استفاده مفيد و موثر آنها و ايجاد و توسعه صنايع كوچك و بزرگ وابسته به آن مي تواند نقش مهمي در برنامه ريزيهاي صنعتي و عمراني و نيز بهبود وضع اقتصادي استان داشته باشد . اين منطقه از لحاظ زمين شناسي و ذخائر معدني داراي موقعيت ويژه اي است به طوري كه قسمت اعظم تشكيلات دوران مختلف زمين شناسي در اين محل رخ داده است و به همين جهت است كه قسمت اعظم معادن استان مربوط به دورانهاي قديم مي باشد و معادن فلزي از قبيل آهن مس سرب و روي داراي سابقه چند هزار ساله براي بهره برداري مي باشند . عمده ترين معادن استان شامل معادن مس سرچشمه به ذخيره يك ميليارد تن مس ميدوك شهربابك به ذخيره 80 ميليون تن مس ، چهار گنبد به ذخيره 45 ميليون تن و حدود 30 انديس ديگر كه ارزش اكتشافي را داراست همچنين هشت معدن ذغال سنگ با ذخيره اي معادل 200 ميليون تن ، 10 معدن سرب و روي و معادن سنگ آهن گل گهر سيرجان به ذخيره اي بيش از يك ميليارد تن و جلال آباد زرند با ذخيره اي معادل 150 ميليون تن كروميت بافت و اسفندقه و فارياب جيرفت با ذخائري معادل يك ميليون تن همچنين ذخائر غير فلزي سولفات و سود راين باربيت رفسنجان دولوميت سيرجانو سيليس شهربابك و رفسنجان مي باشد . علاوه بر آن معادن سنگ تزئيني استان كرمان به لحاظ ميزان ذخيره انبوه و تنوع و كيفيت مرغوب داراي جايگاه ويژه اي است كه در خور توجه مي باشد . سابقه درخشان تجارت و وجود كارخانجات بافندگي ابريشم و پنبه و پشم ، در قرون اوليه در شهر و واقع شدن بر سر راه هندوستان ، ضرورت پيدايش مكانهاي مناسبي براي عرضه كالاهاي داخلي و وارداتي را ايجاد كرده است . از منابع اقتصادي مهم ديگر استان توليد پسته كه بيشترين صادرات پسته ايران از اين منطقه است .

 

 

 

 

دسته ها : كرمان

شهرستان هاي استان عبارتند از : بافت ، بردسير ، بم ، جيرفت ، رفسنجان زرند ، سيرجان ، شهربابك ، راور ، منوجان ، عنبرآباد ، كهنوج و كرمان .

 

 

دسته ها : كرمان

آب انبار مقبره شاه نعمت الله ولي : آب انبار مقبره شاه نعمت الله ولي در شهر ماهان واقع شده است . اين بنا در محل مقبره شاه نعمت الله ولي (يكي از عرفاي قرن هشتم) ساخته شده است . اين آب انبار مربوط به قرن هشتم هجري قمري است كه در حال حاضر بلا استفاده مانده است و از آن استفاده اي نمي شود .

 

آب انبار عليمردان خان : اين آب انبار در مجموعه گنجعلي كرمان واقع شده است . آب انبار تاريخي عليمردان ( پسر گنجعلي خان) كه در داخل بازار مسگري واقع شده ، داراي ويژگي هاي معماري جالبي است كه توجه بينندگان را به خود جلب مي كند .

 

 آب انبارمجموعه گنجعليخان : مجموعه گنجعليخان در شهركرمان قرار دارد . اين مجموعه در دوره صفويه به دستور گنجعليخان و توسط يك معمار به نام سلطان محمد معمار يزدي ساخته شده است . مجموعه گنجعليخان شامل قسمتهاي مختلف مانند ميدان ، كاروانسرا ، مسجد ، ضرابخانه ، آب انبار و حمام مي باشد .

دسته ها : كرمان

بازار ميدان ارگ (توحيد) : اين بخش از بازار از غرب ترين قسمت هاي بازار كرمان است . فضايي مستطيل شكل و حدود 140 باب مغازه فعال تجاري دارد . اكثريت مغازه هاي بازار ميدان ارگ لباس فروشي هستند و نماي اطراف ميدان، بيش از يك قرن قدمت دارد . در ضلع شرقي بازار ميدان ارگ ، سر در ورودي بازار اصلي واقع شده است . 
                      
بازار اصلي كرمان : اين بازار بزرگ از ميدان ارگ شروع و به ميدان مشتاقيه ختم مي شود و از غرب به شرق بازارهاي آن شامل بازار ارگ ، بازار وكيل ، بازار عطاري ، بازار قدمگاه و بازار مظفري است . 

 

                          
بازار ارگ : اين بازار از ميدان ارگ شروع و تا چهارسوق گنجعلي خان ادامه مي يابد . اين بازار به دو بخش فرعي به نام بازار نقار خانه و بازار سراجي تقسيم مي شود . گويا در گذشته در طبقه بالاي بازار نقارخانه نقاره مينواختند.

بازار گنجعليخان : اين بازار در حدفاصل چهارسوق و بازار اختياري و ضلع شمالي ميدان گنجعلي خان واقع شده است . بازار گنجعلي خان يادگار دوره صفويه است .        

                       
بازار اختياري : چهارمين قسمت بازار كرمان به بازار اختياري معروف است و از انتهاي جنوبي بازار گنجعلي خان شروع مي شود تا اول بازار وكيل امتداد مي يابد .

بازار سردار :
اين بازار در واقع مركب از چهار بازارچه متقاطع است كه با سه راسته اصلي به بازار اختياري متصل مي شود . كاروانسراي سردار نيز در انتهاي يكي از اين بازارچه ها قرار دارد.                   


بازار مظفري :
بازار مظفري از انتهاي بازار وكيل شروع مي شود تا خيابان ميرزا رضاي كرماني محل قديم دروازه مسجد قرار دارد . اين بازار قديمي جزئي از مجموعه امير محمد مظفر مي باشد.

بازار عطاري : ابتداي اين بازار از سر در ورودي بازار وكيل در سمت چپ آغاز و تا رو به روي در ورودي مسجد جامع واقع در بازار قدمگاه ادامه مي يابد و تقريباً 19 باب مغازه عطاري دارد .

بازار قدمگاه (راجي كرماني) : قدمگاه بخشي از بازار كرمان است كه عمود بر بازار مظفري است و تا خيابان شريعتي ادامه دارد .
 
بازار قلعه (محمود) : بازار قلعه محمود كه اولين بخش از بازار شمالي – جنوبي كرمان است در جنوبي ترين بخش آن واقع شده است . نقطه شروع آن زاويه راست تقاطع خيابان پيروزي به خيابان مطهري يعني محل ساابق دروازه ريگ آباد است كه به خيابان امام خميني ، روبروي بازار ميدان قلعه ختم مي شود .

بازار ميدان قلعه: اين بازار از خيابان امام خميني شروع شده و به چهارسوق گنج عليخان ختم مي شود و در آن حرفه هاي لحاف دوزي ، پشته دوزي ، قالي فروشي ، خوارو بارفروشي و عطاري به چشم مي خورد .

بازار كلاه مالي : اين بازار در حد فاصل بازار مسگري شمالي و بازار كفاش ها واقع شده ، فقط 13 باب مغازه دارد .


بازار زرگري (قيصريه ابراهيم خان) : بازار زرگرها به صورت يك راسته متقاطع عمود بر بازار كلاه مالي و به موازات بازار كفاش ها واقع شده و جزو مجموعه ابراهيم خان مي باشد . اين بازار 47 باب مغازه را در خود جاي داده است.   

بازار كفاش ها : بازار كفاش ها از انتهاي بازار كلاه مالي شروع و به موازات بازار زرگري تا اول بازار حاج آقا علي ادامه مي يابد و جهت آن شمالي- جنوبي است .

بازار حاج آقا علي (رفسنجاني) : اين بازار از انتهاي بازار كفاش ها آغاز شده و به خيابان شريعتي روبروي بازار عزيز خاتمه مي يابد.

بازار عزيز :
آخرين بخش از بازارهاي كرمان كه در شمالي ترين قسمت مجموعه بازار قرار دارد ، بازار عزيز است و جمعاً 70 باب مغازه فعال را در خود جاي داده است .

 تيمچه كوزه گرها : تيمچه كوزه گرها كه بزرگتر از تيمچه عطارهاست و در جوار آن قرار گرفته است . اين بازار دو طبقه دارد .

دسته ها : كرمان

كوه هزار : اين كوه در 114 كيلومتري شمال غرب بم در دهستان راين واقع شده و 4465 متر ارتفاع دارد . روستاهاي بزرگي چون ميرشادي ، زر دود و زارچو در دامنه هاي شمالي و بابي ني ، زمان آباد ، نروك ، درزنيه، گارچيدان ، گاهو ، در گورو ، بهرسوز ، گيشيگان ، گرو ، در آسياب در دامنه هاي شرقي و نمش ، باب كهنوج ، هنزا و زنك در دامنه هاي جنوبي و گندگاو ، درآلو و باب گنجي در دامنه هاي غربي آن واقعند كه بدليل ارتفاع زياد داراي آب و هواي نسبتاً سردي است .

 


كوه بي سوخته : اين كوه در 45 كيلومتري شمال غربي شهربابك در قسمت شمال روستاي آبدار واقع شده و 2750 متر ارتفاع دارد .


كوه بيد شيرين : اين كوه با ارتفاع 2973 متر در 58 كيلومتري شرق سيرجان واقع شده است و سرچشمه رودخانه حسين آباد سوج مي باشد .


كوه بيدويه : ارتفاع اين كوه 3230 متر است و در 41 كيلومتري جنوب غرب شهداد واقع شده است .


كوه پلوار : كوهستان پلوار كه همانند ديواري ناحيه جنوبي كوير لوت را از بخش هاي دروني كشور جدا مي سازد ، به صورت رشته اي به طول 147 كيلومتر از سوي شمال غربي به طرف جنوب شرقي كشيده شده و پهنه اي به وسعت 1450 كيلومتر را زير پوشش قرار داده است .مهم ترين كوه هاي اين كوهستان از سوي شمال به جنوب به ترتيب عبارتند از : تيغه سياه ، تل زرد ، تل شورد ، دينر ، ميانكوه ، سياه كوه گورك ، ده ماني روز ، خر خسرو و گودرچاه .

 


كوه پوركان :
اين كوهستان در شمال شرقي شهر بابك و غرب شهرستان رفسنجان واقع شده و از كوه هايي چون نجيب ، اسپزار ، محمد آباد ، توران ، كلاته ، تنه كوه ، زوج ، بي سوخته ، ده حاجي ، نر كوه ، كمر مدوار ، كمر سفيد ، سنگ آواز كه اغلب آنها بيش از 2500 متر ارتفاع دارند ، تشكيل يافته است . بلندترين قله آن ، كوه پوركان يا پاري كوه نام دارد كه ارتفاع آن 3443 متر است و در 32 كيلومتري شمال شرقي شهر بابك قرار دارد .


كوه جوپار : اين كوه در 43 كيلومتري جنوب شرقي كرمان با ارتفاع 4135 متر واقع شده است . مرتفع ترين قله آن به نام سه ساخ بزرگ به ارتفاع 4200 متر و قله بلوچي با 4000 متر در جنوب غربي ماهان قرار دارند .

كوه باغ بالا : اين كوه در 30 كيلومتري شمال شرق كرمان واقع شده و 3775 متر ارتفاع دارد . اين كوه سرچشمه رودهايي چون چتررود است و جزو ارتفاعات پلوار محسوب مي شود .


كوه قدمگاه : اين كوه در 38 كيلومتري جنوب غربي بم و در مجاورت دهستان آب گرم قرار دارد كه موقعيت دقيق استقرار آن شرق روستاي در رود مي باشد .


كوه سرمشك : اين كوه با ارتفاع 4048 متر و در 105 كيلومتري شمال غربي جيرفت قرار دارد و دومين قله از كوه هاي هزار است كه سرچشمه رودهاي رودرو و هليل رود مي باشد . اين كوه در شرق روستاي سرمشك از توابع دهستان دهتازيان شهرستان سيرجان و شمال روستاي سرمشك از شهرستان جيرفت واقع شده است . از ارتفاعات مهم اين كوه قله "دندانه هنزا" است كه در غرب روستاي هنزا قرار دارد و حدود 3650 متر ارتفاع دارد .

دسته ها : كرمان

چشمه حسين آباد در راين : اين چشمه در 33 كيلومتري شمال غربي راين- كرمان واقع شده است . اين نوع آب ها در دستگاه گوارش باعث قليايي شدن محيط معده و سپس تحريكات ترشحات آن مي گردد و در سيستم كبدي و لوزالمعده به سبب تحريك لوزالمعده و بزاق اثر بهبود بخشي دارند .

چشمه قلعه عسكرا : اين چشمه در 11 كيلومتري روستاي سلطان آباد در جنوب كرمان واقع شده است . اين دسته آب ها بيشتر مصرف خارجي دارد و در رفع بيماري هاي لنفاتيسم ، راشيستيسم ، برخي از بيماري هاي پوستي ، رماتيسمي و نيز بيماري هاي زنانه مؤثر است.
 
چشمه آب معدني قاسم آباد : اين چشمه به فاصله شش كيلومتري شرق رفسنجان در روستاي قاسم آباد واقع شده است و در اصل قنات قديمي است كه آب آن از سال هاي گذشته مورد استفاده درماني اهالي منطقه بوده است . خواص درماني اين نوع آب ها در درمان بيماري هاي رماتيسمي ، گوش و حلق و بيني مي باشد . همچنين اثر نيرو بخش نيز دارد .

چشمه معدني ته خاتون : چشمه معدني ته خاتون در شرق كرمان به فاصله 13 كيلومتري روستاي جوشان واقع شده است . آب اين چشمه داراي اثر آرام بخش براي دردهاي مفصلي و عصبي است .

چشمه معدني قرقره (باب ترش) : اين چشمه در فاصله 40 كيلومتري راين كرمان واقع شده است . اين نوع آب در درمان خارجي بيماريهاي لنفاتسم ، راشيتيسم و بيماري هاي پوستي ، رمانيسمي و همچنين بيماري هاي زنانه مصرف است .

چشمه آب معدني ابارق :
اين چشمه در جنوب شرقي كرمان در فاصله 11 كيلومتري شمال دهكده ابارق واقع شده است . آب چشمه براي دستگاه هاضمه بدن مفيد است . مصرف اين دسته آب ها در درمان بيماري هاي مفصلي نيز توصيه مي شود . از آب چشمه براي استحمام استفاده مي كند.

دسته ها : كرمان

غار آهكي طرنگ : غار آهكي طرنگ به عنوان مهمترين و طولاني ترين غار استان كرمان كه در نوع خود بي نظير و داراي مناظر وجلوه هاي طبيعي بسيار زيبا و پديده هاي شگفت انگيز است كه خود از جاذبه هاي طبيعي گردشگري استان كرمان محسوب مي گردد و مي تواند به عنوان يك قطب گردشگري در جنوب غربي استان كرمان ايفاي نقش نمايد . اين غار از جمله غارهاي متعدد مناطق كوهستاني استان كرمان مي باشد كه در فاصله 230 كيلومتري جنوب غربي شهر كرمان واقع شده است .


غار ميرزا :
غار ميرزا در ارتفاع2342 متري از سطح دريا قرار دارد و از نقطه نظر فني از درجه سختي بالايي برخوردار است . غار ميرزا داراي هشت تالار اصلي و چهار تالار فرعي است كه هركدام ويژگيهاي خاصي را دارند ودربخش مياني غار 90 متر فرود در فضاي معلق، غار نورد را به دنياي اسرار آميزي مي رساند و وسعت غار مذكور در اين قسمت به 150 متر مربع مي رسد كه اين خصوصيت اين غار را در بين غارهاي كشور كم نظير و در ميان غارهاي استان بي همتا كرده است.

دسته ها : كرمان

رودهاي حوزه آبريز جازموريان : مساحت اين حوزه در حدود8300 كيلومتر مربع است و شامل رودخانه هايي است كه به درياچه هامون جازموريان مي ريزند . مهم ترين رودخانه اين حوزه هليل رود است كه شاخه هاي مهمي مانند زردشت از گوفر ، بافت از لاله زار ، رابر از الفتح (شاه كوه) ، طيل از كوهراز و اسفندقه از ارتفاعات اسفندقه به آن مي پيوندند و پس از مشروب نمودن اراضي جيرفت و شهرستان كهنوج وارد هامون جازموريان مي شود . اين حوزه آبريز ، فاقد پوشش گياهي قابل توجه است و به علت وجود دائمي برف كوه هاي نامبرده ، آب دائم دارد .

 


آبريز نمك زارهاي مركزي :
از رودخانه هاي اين حوزه مي توان قهرج رود و تهرود را نام برد . شاخه هاي ديگر از رودخانه هاي اين حوزه عبارتند از: لاله زار رود ، رود شور ، رفسنجان كوسك ، چاري ، ماهونگ و كسك .


ساير رودخانه ها :آ
ب بخشا در برد سير ، راور در منطقه راور ، خبر در منطقه خبر بافت و رودخانه تنگوئيه ( پلنگي ) در سيرجان از ديگر رودخانه هاي استان كرمان به شمار مي روند .

دسته ها : كرمان

روستاي سيرچ : شهرستان كرمان ، بخش شهداد ، داراي طبيعت زيباي كوهستاني و آب و هواي مناسب.


روستاي كوهپايه : شهرستان كرمان ، بخش مركزي ، داراي طبيعت زيباي كوهستاني و آب و هواي مناسب.
 
روستاي بيد خوان : شهرستان بردسير ، بخش مركزي ، منطقه خوش آب و هواي كوهستاني با درختان كهنسال.

روستاي دلفارد : شهرستان جيرفت ، بخش مركزي ، داراي دره خوش آب و هوا.

روستاي خبر : شهرستان بافت ، بخش مركزي ، داراي طبيعت زيباي كوهستاني و منطقه حفاظت شده حيات وحش و زيارتگاه شاه ولايت.

روستاي طرز : شهرستان راور ، بخش مركزي ، داراي آب و هواي مناسب در حاشيه كوير و سروهاي بسيار قديمي.

روستاي هنزا : شهرستان بافت ، بخش رابر ، داراي دره كوهستاني و درختان كهنسال گردو.

روستاي لاله زار : شهرستان بردسير ، بخش مركزي ، داراي منطقه گردشگري خوش آب و هوا.


روستاي دوساري : اين روستاي زيبا در فاصله پنج كيلومتري ضلع شرقي جاده جيرفت به كهنوج واقع شده است .
 
روستاي بروات : بروات يكي از آبادي هاي حومه شهرستان بم است كه در پنج كيلومتري آن قرار دارد و مركز بخش مركزي شهرستان مذكور است . بهترين خرما (مضافتي) و مركبات شهرستان بم در اين روستا توليد مي شود .

روستاي باغ دشت :
اين روستا در جنوب غربي شهرستان بم در مجاورت جاده كمربندي كرمان به زاهدان واقع شده و با قنات هاي متعدد و سرسبزي درختان مسير نهرهايش به تفريحگاه و استراحتگاه عمومي مردم و مسافرين تبديل شده است .

روستاي شهداد : شهداد يكي از بخش هاي شهرستان كرمان است و در پست ترين نقطه كوير كه حداكثر 300 متر از سطح دريا ارتفاع دارد ، قرار گرفته است و قنات هاي متعدد دارد . از محصولات اين روستا خرما ، مركبات و حنا است و مركبات آن از جهت شيريني و لطافت كم نظير است . خرابه هاي شهر قديمي شهداد كه به 4000 سال قبل از ميلاد تعلق دارد ، در دشت لوت شهداد در جوار شهر جديد كشف شده است .


روستاي سه كنج : سه كنج يكي از آبادي هاي بزرگ و مركز دهستان سه كنج است كه در شرق ماهان و شمال جاده بم- كرمان (شش كيلومتري راه فرعي بعد از پليس راه) قرار دارد . سه كنج تا شهر كرمان 50 و تا ماهان 15كيلومتر فاصله دارد . اين نقطه از معروف ترين گردشگاه هاي كرمان است . مزار شيخ علي بابا از مريدان معروف شاه نعمت الله ولي نيز در سه كنج است .


روستاي ميمند : ميمند مركز دهستان ميمند از شهرستان شهربابك و يكي از روستاهاي شگفت انگيز ايران مي باشد . مسجد ميمند از ديدني هاي اين روستاست. خانه هاي قديمي اين روستا مانند مناره هايي در دل كوه كنده شده اند.


روستاي پاريز : پاريز از توابع شهرستان سيرجان است كه در فاصله 64 كيلومتري شمال سيرجان قرار دارد ، از معدود روستاهاي بزرگ فعلي اين شهرستان است .
 

دسته ها : كرمان

يخچال حاج آقا علي : يخچال حاج آقاعلي در روستاي عباس آبادحاجي در شش كيلومتري شمال رفسنجان واقع شده است . بنا در دوره قاجار ساخته شده است و مصالح ساختماني بكار برده شده در آن شامل خشت ، اندود كاهگل ، آجر و قلوه سنگ (در چاله يخ) مي باشد .


يخچال كبوتر خان : يخچال كبوتر خان رفسنجان در روستاي كبوترخان در 23 كيلومتري شرق رفسنجان واقع شده است . ساختمان آن مربوط به دوره ساساني است و مصالح به كار رفته در آن خشت و اندودكاه گل مي باشد . اين يخچال در حال حاضر دچار فرسايش شديد گشته و رو به ويراني مي رود.


يخچال لنگر ماهان : خچال لنگرماهان در خارج روستاي لنگر در پنج كيلومتري شمال شرقي ماهان قرار دارد . بناي آن مربوط به دوره قاجار است . براي ساخت اين يخچال از خشت با اندود كاه گل و همچنين قلوه سنگ (در پي)استفاده شده است . اين بنا به علت بارش برف و باران آسيب ديده است و در حال حاضر متروك مي باشد .


يخچال مؤيدي : يخچال مؤيدي كرمان در خيابان ابوحامد شهر كرمان قرار دارد . قدمت آن احتمالاً به دوره صفوي مي رسد و مصالح استفاده شده در ساخت آن شامل خشت خام و ملات گل و اندود كاه گل مي باشد . در حال حاضر اين بنا از طرف سازمان ميراث فرهنگي مورد مرمت قرار گرفته است .


 يخدان مويدي ( خارج از كرمان ) : اين اثر تاريخي كه در گذشته خارج از شهر كرمان قرار داشت ، اكنون به علت توسعه و گسترش شهر در جوار خيابان ابوحامد واقع است . عناصر تشكيل‌دهنده يخدان شامل مخزن ، حصار ، استخر و چاله‌يخدان است . پلان مخزن دايره شكل است كه گنبدي از نوع بستو بر روي آن احداث شده است . حصار آن نسبتاً بلند و ‪ ۱۲متر ارتفاع دارد . مصالح بنا خشت خام و ملات گل است . كاربري يخدان در گذشته نگهداري يخ براي ايام تابستان مردم بوده است . اين بنا در اواخر دوره صفوي بنا شده و نام مويدي از آن نظر است كه قنات مشهور به مويدي آب آن را تامين مي‌كرده است .


يخچال محمود آب : يخچال محمود آباد سيرجان در ابتداي روستاي محمود آباد سيد در20 كيلومتري سيرجان قرار دارد . قدمت آن احتمالاً به اوايل دوره قاجار مي رسد و مصالح به كار رفته در آن خشت خام و اندود كاهگل مي باشد . در حال حاضر گنبد بنا دچار فرسايش شديدي شده است و كاربردي ندارد .


يخچالهاي حاج رشيد : يخچالهاي حاج رشيد سيرجان (دو يخچال) در نزديكي بلوار شيخ فضل الله نوري شهر سيرجان واقع شده اند . تاريخ ساخت آنها سال 1271 هجري قمري است و مصالح به كار رفته در ساختمان آنها شامل لاشه سنگ ، قلوه سنگ و خشت مي باشد . اين دو يخچال و ديوار آنها توسط سازمان ميراث فرهنگي مرمت شده و فعلاً كاربردي ندارد .

دسته ها : كرمان

تنوع گويش و لهجه در كرمان زياد به چشم مي خورد و نا گفته نماند كه كرماني ها ، اصولا بيش از ساير مناطق فارسي صحيح را (كه همان فارسي دري باشد) تكلم مي كنند . در اين جا به چند نمونه از اصطلاحات زباني از جملهمثل هاي رايج در كرمان همراه با ترجمه آن اشاره مي شود .
1 -شله زرد ’ كه معمولا در ايام سوگواري طبخ مي شود در كرمان به آن ’ابراهيمخاني ’ نيزگفته مي شود .
2 -مفهوم (فتنه) سرو صدا يا حرفهاي بي ربط اوسونگلسون       
3 -انگل چنگل- چيزي را دستكاريكردن
4 -انجوجه ( تخمه آ‏فتاب گرددان )
5 -آرا- بزك يا آرايش كردن زنان
6 -آبپاش- آبسه دندان
7 -اس پس - يونجه                        
8 -اوتا - نخ قرقره
9 -اق - اظهارتنفر

دسته ها : كرمان

در گذشته هاي دور در محل آتشكده بزرگ هريس در كومش (سمنان) شهري عظيم با بتخانه اي بزرگ با ساختماني رفيع و با شكوه وجود داشته است. به همين علت احتمال مي رود كه مردم اين سرزمين قبل از ظهور زرتشت، داراي مذهب "سمتي" يا "سمينه" بوده اند و بتخانه بزرگ آنان در محل سمنان فعلي واقع بوده است. برخي ديگر بر اين باورند كه سمنان در اصل "سكنان" منسوب به طوايف سكه ها مي باشد و الف و نون آن نشانه نسبت و مكان است كه در واژه هاي گيلان و ... مشاهده مي شود. عده اي ديگر از اهالي سمنان عقيده دارند كه نام قديم سمنان (سيم لام) بوده كه بناي آن به دست دو نفر از فرزندان نوح پيغمبر به نام هاي (سيم النبي) و (لام النبي) انجام گرفته كه مقبره آنان در كوه هاي شمال خاوري سمنان در محلي موسوم به پيغمبران واقع است. بر اين اساس كلمه (سيم لام) در اثر كثرت استعمال به مرور زمان به سمنان تبديل شده است. برخي نيز افسانه بناي اوليه را به دو هزار سال قبل از ميلاد مسيح به دستور تهمورث ديوبند نسبت داده اند. در آن زمان شهر را به سمينا نامگذاري نموده اند كه به مرور زمان به سمنان تغيير يافته است. روايت ديگر حاكي از اين است كه نام قديم سمنان در زبان محلي "سه مه نان" بوده و منظور ساكنان آن اين بوده است كه محصولات كشاورزي اين منطقه نان و آذوقه اهالي را بيش از سه ماه تأمين نمي كند. بعدها به مرور زمان "سه مه نان" به سمنان تغيير يافته است. به هر حال آن چنان كه از منابع و كتب تاريخي استنباط مي شود سمنان يكي از مناطق كهن و قديمي ايران است كه در درازاي تاريخ فراز و نشيب هاي زيادي را پشت سر گذاشته است .

دسته ها : سمنان

روستاي شهر مجن: واقع در شهرستان شاهرود، بخش بسطام، داراي آب و هواي مناسب و آبشاراست.
روستاي قلعه نوخرقان: شهرستان شاهرود، بخش بسطام، داراي آب و هواي مناسب و مطبوع، همجواري با آرامگاه شيخ ابوالحسن خرقاني، ونيز داراي آثار تاريخي – فرهنگي مي باشد.
روستاي فرومد: شهرستان شاهرود، بخش ميامي، همجوار با آرامگاه ابن يمين فرومدي، جاذبه هاي فرهنگي – تاريخي است.
روستاي ديباج: شهرستان دامغان، بخش مركزي، همجوار مجموعه چشمه علي و داراي آب و هواي مناسب و مطبوع مي باشد.
روستاي رامه و قاليباف: شهرستان گرمسار، بخش آرادان، در منطقه كوهستاني واقع شده، شامل آباديهاي چهارطاق، رامه پايين، رامه بالا، داراي رودخانه دائمي با چشم اندازهاي زيبا، چشمه سارهاي متعدد، باغات و كوچه باغهاي مفرح مي باشد.
روستاي ملاده: شهرستان سمنان، بخش سرخه، همجوار آرامگاه شيخ علاء الدوله سمناني داراي جاذبه هاي تاريخي فرهنگي در ساير روستاهاست.
روستاي دروار: روستاي دروار در انتهاي غربي شهرستان دامغان و در فاصله 45 كيلومتري شهرستان دامغان قرار گرفته است.جمعيت ثابت روستا حدود 1200 نفر و در فصل تابستان تا 2 برابر افزايش مي يابد نشانه هاي باستاني حاكي از ديرينگي اين روستا است. معبد چهل دختر، گورستان زردشتي رمه (زرتشتي رومه) و حمام قديمي آن و كانال زير زميني دريان كه آب شهر صد دروازه را تأمين مي كرده نشانه هاي بازمانده از تمدن قبل از اسلام در دروار است. روستاي دروار در زمان اشكانيان به عنوان دروازه خزر و شكارگاه فرمانروايان اشكاني مستقر در صد دروازه يا هكاتم پليس بوده است. وجود بقاياي قلعه هاي اسماعيلي در منطقه گيو و ديوارهاي سنگي ستبر در ارتفاعات حوالي روستا بعد از اسلام است. تنگه گيو، شمشير بر، منسوب به رست يا به زعم برخي امام علي (ع)، چاه ديو بازمانده تفكر اساطيري كهن در اين روستا است.

روستاي كلاته رودبار: روستاي كلاته رودبار مركز دهستان رودبار از بخش مركزي شهرستان دامغان است. اين روستا 42 كيلومتر از شهر دامغان فاصله دارد و از طريق راههاي ارتباطي آسفالته با استان مازندران مرتبط است. ارتفاع روستا از سطح دريا 2200 متر است. روستاي كلاته رودبار در دامنه كوهستان البرز واقع شده و آب و هواي آن نيز از ويژگي هاي كوهستاني برخوردار است. زمستان هاي سرد و تابستان هاي معتدل باعث شده تا اين روستا و ييلاق آن به يكي از زيباترين روستا هاي استان سمنان تبديل گردد.
روستاي رامه: اين روستا در 50 كيلومتري شمال شهرستان گرمسار واقع گرديده است.قابليت هاي گردشگري و چشم اندازهاي طبيعي منطقه رامه عبارتند از: وجود مرتفع ترين آبشار استان سمنان كه بوميان اطراف منطقه بدان آبشار نبي علي گويند، آبريز هاي متعدد و نماي زيباي گل سنگ ها، قنديل ها در پايين دست و تپه ماهور ها در فوق همراه با روئيت حيات وحش، چشمه هاي جوشان و زلال آب شرين در كنار رود،  وجود درختان وحشي در سراشيبي صخره ها كوهها بخصوص بنه يا پسته وحشي، رويش انواع درختچه ها و گياهان كوهي در تجمعي جامع و چشم نواز.  

دسته ها : سمنان

منطقه شكار ممنوع تپال: اين منطقه در حاشيه شمال غربي شهر شاهرود واقع شده است. دره هاي طولاني و عميق، صخره هاي بلند و ارتفاعات ممتد و به هم پيوسته از جذابيت هاي آن است. قله بلند يخدان با ۲۹۰۰ متر ارتفاع و دره هاي افسانه اي خانه سوخته و خانه سيد ابهتي از آن جمله است. اهميت اين منطقه در زيست بوم گونه هاي حيات وحش مي باشد. بر اين اساس در گذشته تا كنون به عنوان شكارگاهي معروف شناخته مي شود. زيبايي سنگ ها، صخره ها و فرم زمين شناسي منطقه، وجود چندين قلاده پلنگ، پرندگان كمياب، كبك دري، گله هاي قوچ و ميش و كل و بز اين كوهستان را به ذخيره گاه بسيار پر ارزشي تبديل كرده است.
منطقه حفاظت شده پرور: منطقه حفاظت شده پرور در شمالي ترين نقاط استان سمنان و مرز اين استان با استان مازندران واقع است و داراي سيماي جذاب طبيعي و جلوه هاي زيبا شاهكارهاي خلقت است. كوههاي بلند و صخره هاي پوشيده از درختان، جنگل هاي انبوه،‌ دره هاي سرسبز و چشمه هاي شيرين، رودها و جويبارهاي دائمي كه درجاي جاي منطقه وجود دارد. وجود حيات وحش و رويت آنها از جاده و به لحاظ برخورداري از امكانات اقامتي، منطقه را به يكي از قطب هاي سياحتي و توريستي استان تبديل نموده است .
منطقه حفاظت شده خوارتوران: منطقه حفاظت شده خوارتوران در قسمت جنوب شرقي شاهرود قرار گرفته كه از نظر وسعت مي‌توان آنرا بزرگترين منطقه حفاظت شده ايران ناميد. مساحت آن بيش از يك ميليون هكتار است و حيوانات عمده منطقه عبارتند از: خرگوش، كبك، تيهو، هوبره، تشي، باقرقره، شغال، پلنگ، گرگ و...مي باشد. اهميت اين منطقه به دليل وجود يك نوع گورخر معروف به نام گور خر ايراني مي باشد كه همانگونه كه از اسمش پيداست فقط در ايران يافت مي شود .
منطقه حفاظت شده خوش ييلاق: منطقه حفاظت شده خوش ييلاق در قسمت شمال شرقي شاهرود قرار گرفته و مساحت آن در حدود 156 هكتار مي باشد و حيوانات وحشي اين منطقه نيز عبارتند از آهو، مارال، گورخر، يوزپلنگ، گربه وحشي، قاراك، خر، روباه، گرگ، خرگوش، ايبا، هوبره، قرقاول، تيهو و كبك.

دسته ها : سمنان

مردم استان سمنان همچون مردم ساير قسمت هاي ايران از انواع غذاها، نان ها، سالادها و سبزي هاي رايج در سبد غذايي خود استفاده مي كنند. برخي از غذاها و نان ها چون نان سمناني و سبزي پلوي سمناني و آبگوشت خربزه و ته چين گرمسار از جمله غذاهايي است كه صرفاً در اين استان تهيه و طبخ مي شوند كه جزو غذاهاي خاص محلي اين استان است.

دسته ها : سمنان

پوشاك مردم استان به نحوي با وضعيت آب و هوايي استان ارتباط دارد. امروزه لباس هاي معمول كه زنان و مردان سمناني مي پوشند همان كت و شلوار و پيراهن براي مردان و چادر و مانتو، شلوار و پيراهن براي زنان است. در اين ميان، پوشاك مردم شهرستان گرمسار با وضعيت آب و هوايي كل منطقه در ارتباط است. امروزه لباس هاي محلي در شهرها و بخش هاي مختلف شهرستان گرمسار كمتر مورد استفاده قرار مي گيرند و مردم شهرستان گرمسار همان لباس هاي رايج در كل كشور و استان را استفاده مي كنند. از سوي ديگر، مردم شهرستان سمنان كمتر از لباس هاي محلي استفاده مي كنند و لباس هاي معمول روز كه در همه مناطق ايران مورد استفاده است در اين خطه از ايران نيز رواج دارد.

لباس هاي محلي مردان شامل: سرپوش مردانه، تن پوش تابستاني مردانه، تن پوش زمستاني مردانه و پاپوش مردانه است.

لباس هاي محلي زنان عبارت است: نوعي سرپوش موسوم به چارقد كه طرح و جنس و رنگ و اندازه آن درمناطق مختلف فرق مي كند، بيشتر زنان محلي سمناني از تن پوشي به نام پيراهن كه اصطلاحاً به آن شوي مي گويند، استفاده مي كنند. شليته نيز از ديگر لباس هاي مورد استفاده زنان سمناني است. پاپوش زنانه نيز بسته به فصل گرم يا سرد متفاوت است كه مورد استفاده قرار مي گيرد.

 

دسته ها : سمنان

موسيقي استان سمنان با تأثير پذيري از مقامات و ملودي هاي مازندراني، خراساني، اقوام مهاجر ترك، امروزه بيشتر به صورت اشكال موسيق كلاسيك ايراني و تا حدودي هم با اشكال موسيقي فولك ويژه اقوام مهاجر ترك زبان خودنمايي مي كند. در حال حاضر عمده ترين جريان موسيقي استان، موسيقي كلاسيك و معاصر ايراني است و مراكز آموزش و تبليغ محدود آن، در شهرهاي بزرگ استان ايجاد شده است.

دسته ها : سمنان

زبان سمناني را مي توان نزديك به زبان پهلوي دانست كه طي دوره هاي گوناگون دست نخورده باقي مانده است. در منطقه شاهرود گويش رايجي كه وجود دارد به شاهرودي معروف است . گويشهاي ديگري نيز در ناحيه شاهرود وجود دارد كه مربوط به گروههاي انساني مهاجر است كه با لهجه هاي كردي، تركي، بلوچي و بعضي ها هم با گويش عربي صحبت مي كنند. در واقع گويش شاهرودي گويش مسلط منطقه شاهرود است.
زبان و لهجه محلي متداول در بين گرمساريها، لهجه رازي است كه با جزئي تفاوت اهالي نواحي اطراف تهران، ري، شميران و ورامين نيز بدان تكلم مي كنند و اما ساكنين نواحي مجاور بلاد جبال يعني مناطق كوهستاني دامنه جنوبي البرز مركزي با لهجه اي آميخته از لهجه هاي رازي و ناحيه جبال كه خود تحت تاثير لهجه طبري قرار گرفته سخن مي گويند. زبانهاي محلي ديگر گرمسار عبارتند از: تركي كه افراد ايل اصانلو و پازوكي بدان تكلم مي نمايند. زبان اصانلو شبيه تركي زنجاني و زبان ايل پازوكي شبيه تركي آذربايجان است. افراد اليكايي نيز به زبان محلي مخصوص خود تكلم مي نمايند .

دسته ها : سمنان

بايزيد بسطامي : از بزرگمردان عرفان و مشايخ صوفيه است كه در شرح احوالش بزرگان و شخصيتهاي بسياري گفته اند و نوشته اند بايزيد بسطامي از رجال قرن دوم و سوم هجري مي باشد. پدرش سروشان از زردشتيان بسطام بود كه بعد به اسلام گرويد. از او نقل است كه مي فرمايد : «از بايزيدي بيرون آمدم چون مار از پوست، پس نگه كردم عاشق و معشوق و عشق يكي ديدم »

شيخ ابوالحسن خرقاني: علي بن جعفر يا علي بن احمد خرقاني يكي از اكابر مشايخ طريقت است. وي به سال 348 هجري و يا به قولي 351 يا 352 در خرقان ديده به جهان گشود و در سال 425 هجري در هفتادو چند سالگي در همان ديار جهان را بدرود حيات گفته است. شيخ در آغاز زندگي به تحصيل علوم دين همت گماشت و در آن سرآمد ديگران شد و سپس به طريقت تصوف تمايل كرد و با مجاهدت به مقاماتي شايان دست يافت. در حكايات آمده است كه شيخ ابو سعيد ابوالخير عارف مشهور و شيخ الرئيس ابن سينا فيلسوف نامي، گويند: سلطان محمود غزنوي به ديدار شيخ شتافته و از محضر وي كسب فيض نموده است. از شاگردان ممتاز و مشهور شيخ ابوالحسن خرقاني، خواجه عبدا... انصاري عارف نامي قرن پنجم هجري است كه ساليان متمادي در خرقان زيسته و از انفاس شيخ بهره ها جسته است. آرامگاه وي در كيلومتر 24 جاده شاهرود- آزاد شهر، روستاي قلعه نو خرقان واقع شده است.

منوچهري دامغاني: از شاعران بزرگ قرن پنجم هجري – قمري است. از ويژگيهاي شعر او بكاربردن تشبيهات بكر و بسيار عالي است. يكي ديگر از ابتكارات او در شعر «مسمط» است كه بدون ترديد پيش از او كسي در شعر فارسي چنين سبكي بكار نبرده است.

شيخ حسين مزجي: وي از علما و محققان بزرگ بوده است، تحصيلات خود را در شاهرود آغاز كرد و در مشهد مقدس ادامه داد. سپس براي تكميل مراحل علمي به نجف عزيمت كرد، از محضر استاداني چون ميرزاي شيرازي و آقا سيد حسين اصفهاني بهره برد و به زودي در زمره شاگردان ممتاز آنان قرار گرفت. او پس از تكميل دروس به زادگاهش مراجعت كرد و مدتي به تدريس و تبليغ مشغول گرديد. آنگاه در سال 1325 ه.ش به تهران رفت و در آنجا به تدريس علوم اسلامي بخصوص فقه و اصول پرداخت. فوت وي در سال 134 ه.ش اتفاق افتاده است.
آيت الله حاج شيخ علي شاهرودي (كلامويي) : از انديشمندان و بزرگان نجف بود. براي تحصيل علم از وطن به تهران عزيمت كرد. پس از پنج سال به نجف اشرف رفت. از محضر مرحوم آخوند خراساني كسب فيض نمود و پس از اخذ درجه اجتهاد در كربلا حوزه درسي تشكيل داد. او در مدت 15 سال شاگردان بسياري تربيت كرد. وفات وي از بيستم ربيع الثاني 1351 ه.ق در 63 سالگي اتفاق افتاد. توضيح المسائل رساله علميه فارسي و شرح بر عروة الوثقي از آثار علمي او است.

آيت الله العظمي حاج سيد محمود شاهرودي:مرجع بزرگ شيعيان حضرت آيت الله العظمي شاهرودي در سال 1293 ه.ق در روستاي قلعه آقا عبد الله، از توابع شهر بسطام در خانواده اي اصيل و مذهبي، قدم به عرصه گيتي نهاد. وي خواندن و نوشتن را در زادگاهش آموخت و به خاطر علاقه وافر به كسب علوم و معارف اسلامي، وارد حوزه علميه بسطام گرديد. علوم مقدماتي را نزد عالم فرزانه فاضل بسطامي فرا گرفت. سپس به حوزه علميه بيد آباد شاهرود رفته، و از محضر مرحوم مدرس و اساتيد ديگري استفاده كرد. او پس از گذراندن تحصيلات مقدماتي در حوزه علميه بسطام و شاهرود به مشهد مقدس عزيمت كرد وي با تلاش فراوان در 35 سالگي به مدارج عالي علمي دست يافت و با اخذ درجه اجتهاد به توصيه آيت الله ملا محمد كاظم خراساني راهي نجف اشرف گرديد.

ابن يمين فريومدي : از نامدارترين شاعران قطعه سراي زبان فارسي است و هنر وي بكار بردن مضامين اخلاقي و اجتماعي در قطعات شيرين و دل انگيز است. وي در سال 685 يا 686 ه – ق ديده به جهان گشود و در سال 769 ه – ق چشم از جهان فرو بست. او مسلمان و شيعي مذهب بود و نسبت به حضرت مولي الموحدين اظهار ارادت و علاقه اي خاص داشت.

فروغي بسطامي : وي از بزرگان بسطام بود و يكي از بزرگترين غزل سرايان عصر اخير به شمار مي آيد. تاريخ تولد او را 1213 ه – ق در دوره قاجار مي دانند. در غزل هاي او موجي از احساس عميق شاعرانه به چشم مي خورد.

شيخ علاء الدوله سمناني: اين عارف مشهور و نامي ايراني در سال 659 ه – ق در بيابانك سمنان ولادت يافت و در دوم ماه رجب سال 736 ه – ق در صوفي آباد سمنان چشم از جهان فرو بست و همان جا مدفون است. كتابهاي بسياري در فقه و حديث و لغت و ادب از او به جاي مانده است.
 

دسته ها : سمنان

نمد مالي: يكي ديگر از صنايع دستي كه قدمتي ديرينه در استان سمنان دارد، نمد مالي است. وضعيت فعلي توليد نمد در استان سمنان از نظر كمي و كيفي بسيار مطلوب است و مراكز توليد نمد در استان، شهرستان سمنان، دامغان و روستاي ابرسيج شاهرود است. مواد اوليه مصرف شده در نمد مالي پشم است كه در اندازه هاي مختلف تهيه مي شود. آنچه در نمد مالي مي توان مشاهده كرد، ذوق و هنر، به همراه تحرك توليد كننده است. توليدات اين زحمت كشان علاوه بر استفاده شخصي به روستاهاي شمالي استان و شهرستان مازندران ارسال مي شود.
چاپ قلمكار: چاپ قلمكار، گونه اي از چاپ سنتي روي پارچه بافته شده است. براي نخستين بار، قلم كار سازان ايراني براي دسترسي به توليد بيشتر و ايجاد هماهنگي و يكنواختي نقش ها، استفاده از مهره هاي چوبي را جايگزين استفاده از قلمو ساخته اند. براي فراهم آوردن امكاناتي به منظور استفاده مردم، قلم كار را كه در گذشته فقط براي روي پارچه هاي پشمي و ابريشمي انجام پذير بود بر انواع پارچه از قبيل متقال، كتان، چلوار و كرباس انجام دادند. در حال حاضر چاپ قلم كار به وسيله قالب هاي چوبيني كه داراي نقوش برجسته است انجام مي شود. در حقيقت ركن اصلي قلمكار سازي را قالب سازي تشكيل مي دهد كه معمولاً توسط افرادي كه حرفه و تخصصشان قالب تراشي است به تفكيك رنگ و حداكثر در چهاررنگ روي چوب هاي گلابي و زالزالك تراشيده مي شود گروهي از هنرمندان در رشته هايي چون ريشه تابي كه پارچه زير ساخت قلمكار را آماده مي سازند يا صحرا كاري كه كارهاي رنگرزي، سفيد گري، بخار و شستشوي پارچه هاي قلمكار را به عهده دارد به فعاليت مشغولند. مهمترين مركز اين صنعت در استان در شهرستان دامغان قرار دارد كه ماهانه مقادير هنگفتي انواع روميزي، پرده، سفره و ساير محصولات قلمكار توليد و براي صدور به خارج از كشور آماده مي كند.
سفالگري و سراميك: سفالگري از مهمترين و قديمي ترين دست ساخته هاي بشر است. آثار سفالي برخلاف آثار يافته شده فلزي، چوبين در زير خاك فاسد نمي شود و به خاطر اين حالت استثنائي، به اطلاعات گويا درباره آن مي توان پي برد. صنعت سفالگري در استان سمنان از پيشينه معتبر برخوردار است . به طوري كه دكتر اريك اشميد هنگام حفاري در اطراف دامغان اميدوار به كشف شهر افسانه اي هكاتوم پليس يا شهر صد دروازه بود ، اگرچه موفق به كشف بقاياي شهر مورد نظرش نشد ، ولي به مجموعه اي از بهترين فراورده هاي صنعتگران دو تا سه هزار سال قبل از ميلاد مسيح دست يافت . اين فراورده ها شامل كوزه هاي بزرگ به اشكال هندسي و داراي لعاب قهوه اي روشن و كرم بودند . از آنجا كه زمينه هاي لازم براي صنعت سفالگري در اكثر نقاط استان فراهم بوده، اين صنعت با وجود فراز و نشيبهاي تاريخي، به حيات خويش ادامه داده است كارگاه سفال گري و سفال سازي قان بيگي در شاهرود از اهميتي ويژه برخوردار است.

دستباف ها: مردمان اين سرزمين پارچه هاي مورد نياز خويش را با دست هاي هنر آفرين خود تهيه مي كردند كه از نظر تنوع رنگ، نقش، طرح و شيوه هاي بافت شگفت انگيز بود. دستبافي شامل توليد پرده هاي سنتي و هنري و حوله و شال گردن و پارچه هاي متقال زير ساخت قلمكار است كه در استان رايج است. علاوه برآن جاجيم، چادر شب، پلاس و چوفا (چوخا) كه عمدتاً توسط روستائيان و عشاير توليد مي شود، از ديگر صنايع دست باف مردم استان است. ماهانه مقادير قابل توجه اي از اين توليدات به استان هاي ديگر و مراكز ارسال مي شود. شهرستان سمنان به ويژه سرخه،  مهدي شهر، فولاد محله و روستاهاي شهرستان دامغان و روستاهاي بسطام از مراكز توليدات جاجيمچه و دستباف استان به شمار مي روند.
 

دسته ها : سمنان

امامزاده بركشلو اروميه
اين‌ مقبره‌ در روستاي‌ امامزاده‌ در 12 كيلومتري‌ شهرستان‌ اروميه‌ واقع‌ شده‌ است‌. قدمت‌ تاريخي‌ اين‌ مقبره‌ به‌ دوره‌ زنديه‌ يا اوايل‌ دوره‌ قاجاريه‌ مي‌رسد.

امامزاده سيد بهلول
اين امامزاده در سه كيلومتري مركز شهر خوي قرار دارد و مدفن يكي از نوادگان امام علي النقي (ع) است

امامزاده آقا مير هادي
در شمال (شرق) امامزاده سيد بهلول خوي قرار دارد و مدفن آقا ميرهادي مي باشد.

امامزداده سيد يعقوب
در شهرستان خوي واقع است بناي مقبره احتمالاً به دوره صفويه تعلق دارد.

امامزاده تازه شهر
در پنج كيلومتري شهر سلماس واقع است و مدفن چهار تن از فرزندان امام علي نقي (ع) است. اين امامزاده از سده هاي گذشته زيارتگاه مردم شهر بوده است.

بقعه ديزج تكيه
اين مقبره مدفن يكي از نوادگان امام موسي كاظم (ع) است و در 15 كيلومتري جنوب شرقي اروميه واقع شده است.

كاروانسراهاي خوي
دو كاروانسرا در شهرستان‌ خوي‌ وجود دارد، يكي‌ در 24 كيلومتري‌ غرب‌ خوي‌ با پلان ‌متفرقه‌ و با مصالحي‌ از سنگ‌ ساخته‌ شده‌ از دوره‌ صفوي‌ و ديگري‌ در 41 كيلومتري‌ غرب‌ خوي با پلان‌ متفرقه‌ و با مصالحي ‌از خشت‌ از دوره‌ قاجار به‌ يادگار مانده‌ است.

كاروانسراي اروميه
اين كاروانسرا در داخل شهر اروميه قرار دارد و به دوره قاجاريه تعلق دارد.

كاروانسراي خان
اين بنا در مجموعه بازار قديمي شهرستان خوي قرار دارد.

كاروانسراي ميرزا هاشم
در مجموعه بازار قديمي خوي قرار دارد و در دوره قاجاريه ساخته شده است.

كاروانسراي چيت سازان
اين كاروانسرا كه در خوي قرار دارد، در حقيقت يك كارگاه ماهوت بافي در خوي بوده است كه عباس ميرزا نايب السلطنه آن را ساخته است.

كاروانسراي شاه عباسي
در فاصله 30 كيلومتري شهرستان خوي در ابتداي جاده ورودي روستاي قورديك عليا قرار دارد. اين كاروانسرا در يك موقعيت مناسب در جاده ابريشم از كاروانسرا هاي مهم منطقه به شمار مي رفت.

كاروانسراي قطور
اين كاروانسرا در 41 كيلومتري شهرستان خوي، در نزديكي روستاي آلمالو در كنار رودخانه قطور چاي قرار دارد. اين كاروانسرا احتمالاً به دوره صفويه تعلق دارد.

اين سرزمين در دوره مادها به نام ماد كوچك معروف بود . با حمله مغولان و با ورود هلاكوخان ، آذربايجان مركز شاهنشاهي مغولان از خراسان تا شام شد. پس از مغولان و خاندان تركان قره قيونلوها و آق قيونلوها بر اين منطقه تسلط يافتندو بعد شاه اسماعيل اول تبريز را پايتخت ايران اعلام كرد . بعد ها در دوره قاجار و در زمان سلطنت فتحعلي شاه قاجار بخشي از آذربايجان طي عهد نامه هاي به روسيه واگذار شد. از نام هاي ديگر اين سرزمين ايرانويچ ،آذرگشسب و آتورپادگان است . بعد از فتحعلي شاه ، شهر تبريز وليعهد نشين شد و احمد شاه و ناصرالدين شاه و مظفرالدين شاه و بالاخره محمدعلي شاه دوران ولايت عهدي خود را در اين شهر گذراندند. رضاخان در سال 1300 شمسي سيطره حكومت مركزي ايران را بر اين منطقه برقرار كرد. با شروع جنگ جهاني دوم در سال 1320 شمسي، نيروهاي شوروي وارد ولايات شمالي ايران از جمله آذربايجان شدند. اين نيروها در ارديبهشت ماه 1325 شمسي به دنبال طرح مسئله آذربايجان در سازمان ملل متحد، آذربايجان را تخليه كردند. مردم آذربايجان در جريان ملي شدن صنعت نفت در سال 1329 شمسي مبارزه را عليه استعمار انگليس آغاز كردند و سرانجام با پيروزي ، انگليس شكست خورد.

كاروانسراي پيام : كاروانسراي پيام در دوره مغول و صفويه از مهمترين استراحتگاههاي ميان راهي به شمار مي آمده است. بناي قديمي كاروانسراي پيام در فاصله حدود 12 كيلومتري مرند كه در حال حاضر اثري از آن باقي نمانده قرار داشته است. 

كاروانسراي داش آتان (حاجي شيخ ) : تاريخچه اين بنا به دوره قاجاريه مي رسد. چنانكه در نقشه دارالسطنه تبريز كه به سال 1297 ه.ق (1255 ه.ش) مي رسد موقعيت اين كاروانسرا به نام كاروانسراي حاج شيخ جعفر موجود است. حاج شيخ از تجار بنام ظروف چيني بوده كه اين كاروانسرا توسط ايشان بنا شده و بنام كاروانسراي حاج شيخ معروف گشته است و بعدها به كاروانسراي داش آتان نيز ناميده شده است. 

 كاروانسراي گويجه بئل : احداث بنا با توجه به شواهد و قرائن مي تواند متعلق به دوره صفويه باشد .از اين بنا بعنوان كاروانسراي كوهستاني استفاده شده است. ازخصوصيات بارز آن بسته بودن بنا و طراحي آن براي مناطق كوهستاني و سردسير و زمستانهاي سخت و پربرف مي باشد.

 

كاروانسراي خواجه ملكم– مراغه : به گفته صاحبان قديمي حجره ها، ‌در اين سرا (كاروانسرا) سنگ نوشته اي در زيرزمين قسمت جنوبي وجود داشته كه تاريخ بنا را 300 سال پيش نشان مي دهد ، اما متاسفانه امروزه روي آن با سيمان پوشانده شده است. اين بنا به نام آقاي ملكم آفتاندينان معروف به خواجه ملكم كه شخصي ارمني و تاجر بوده ثبت شده است و بنا نيز به نام ايشان معروف است.اين بنا در قسمتهاي مختلف از يك تا سه طبقه تشكيل يافته است.

كاروانسراي آيرانديبي : در ضلع شمالي كوهي كه بر فراز آن قلعه اي مشهور به قلعه هلاكو وجود دارد، كاروانسرايي قرار دارد كه در بين اهل محل به كاروانسرا شاه عباس معروف است و ليكن اسم اصلي آن كاروانسراي آيرانديبي(عريان تپه)مي باشد .در ضلع جنوبي اين كاروانسرا به ترتيب جاده آسفالته راه آهن و كمي دورتر كوه سنگي قرار گرفته است. چنانچه از پژوهشهاي انجام گرفته در مورد اين اثر برمي آيد اين بنا متعلق به قرن هفتم ه. ق بوده است و در طول 7 قرن گذشته مامن و مسكن كاروانيان و رهگذران بوده است .آيرينديبي احتمالا نام معاني مي باشد كه در فارسي از آن به عنوان عريان تپه ياد مي شود و به احتمال زياد كاروانسرا نام خود را از آن يافته است

جزيره آرزو : اين جزيره نيمه جنگلي با مساحت  حدود 542 هكتار در غرب جزيره كبودان قرار گرفته است و 1270 متر از سطح دريا ارتفاع دارد. اين جزيره نيز پذيراي پرندگاني نظير فلامينگو، كاكايي و غاز است.

جزيره اشك : اين جزيره در قسمت جنوبي كبودان، در 40 كيلومتري بندر گلمانخانه قرار دارد. داراي وسعتي معادل 2115 هكتار و ارتفاعي در حدود 1270 متر از سطح درياست. اين جزيره يك چشمه آب شيرين دارد و يكي ازجالب ترين زيستگاه هاي پرندگان بومي و مهاجر از جمله فلامينگو و تنجه است. از نظر پوشش گياهي شبيه جزيره كبودان است. گوزن زرد ايراني نيز در آن زندگي مي كند.

جزيره قويون داغي (كبودان) :
جزيره قويون داغي يكي از بزرگ ترين و زيباترين جزاير غير مسكوني درياچه اروميه است كه در فاصله 12 كيلومتري  بندر رحمانلو در قسمت جنوب شرقي درياچه اروميه قرار گرفته است. طول جزيره 9 كيلومتر، عرض آن 4 كيلومتر و مساحت كل آن 3175 هكتار است و از سطح درياي آزاد 1521 متر ارتفاع دارد. جزبره قويون داغي زيستگاه قوچ و ميش ارمني و گوزن زرد ايراني است. اين گوزن يكي از نادرترين گونه هاي گوزن جهان است.قويون داغي تنها جزيره درياچه اروميه است.

دهه محرم

جوش زدن عَـلَم ؛ يعني علم را مي چرخانند ؛ لنگرهايي كه علم موقع حركت به سوي كسي پيدا مي كند نشانه ي برآورده شدن حاجت آن شخص است

قفل زني ؛ يعني آويختن قفل از پوست بدن

ذغال مالي بر صورت به منظور نشان دادن پريشان حالي

 

 شب چله

شب چله طولاني ترين شب سال محسوب مي شود و مراسم آن اغلب نوعي شب نشيني فاميلي و دوستانه است. در اين شب نشيني انواع خوراكي هاي زمستاني يعني خشكبار و شيريني خورده مي شود. خوردن ميوه هاي بهاره و تابستاني كه به ترفندهاي مختلف تا اولين شب زمستان نگهداري شده اند، به نوعي اصرار بر وجود بهار و تابستان گرم و پر بركت است. پختن برنج سفيد نيز در شب چله ي بزرگ يا يلدا نوعي جادوي سفيد براي سفيد روزي و نيكبختي در زمستان سياه و سرد به شمار مي رود. بيشترين مراسم زمستاني به چله كوچك مربوط مي شود كه سخت ترين و سردترين روزهاي زمستان را در بر مي گيرد. در بيشتر روستاها و گاه مناطق شهري آذربايجان شرقي، آيين هاي مشتركي در اين خصوص وجود دارد. بر افروختن آتش بر پشت بام ها و گاه تيراندازي يا سر و صدا كردن ، معمول ترين و رايج ترين آداب مربوط به چله كوچك است. گمان بر اين است كه با افروختن آتش و سر و صدا، پيرزن سرما يا «قاري نَـنـَه» ترسيده و فرار مي كند.

 

چهارشنبه سوري

صبح آخرين چهارشنبه سوري مردم بر سر آب رفته و از روي آن مي پرند و مي خوانند:

آتيل ماتيل چرشنبه( عاطل و باطل شود چهارشنبه)

بختيم آچيل چرشنبه(بختم بازشود چهارشنبه )

خوردن هفت دانه ي روغني، شيريني يا غله نيز از مراسم رايج مربوط به چهارشنبه سوري در آذربايجان شرقي است. درست كردن هفت نوع خوراكي شيرين ( هفت لون) در اين روز معمول است. در بعضي نقاط، شيريني گلابيه، گردو، بادام، پسته، ميوه، سيب، پرتقال و نخود و كشمش ، تركيب هفت لون را تشكيل مي دهند.

قايش گوتردي : بيش از چهار نفر در آن شركت مي كنند و كمرهاي «قايش» خود را باز مي كنند و دايره اي كمتر از قطر دو تا سه متر مي كشند و ياران بازيكن به دو دسته تقسيم مي شوند.

 يك قسمت در داخل دايره هر كدام روي يك كمر «قايش» براي محافظت مي ايستند و گروه دوم در خارج سعي مي كنند كه با بيرون كشيدن آنها از دايره يا به شيوه اي ديگر كمرها را بربايند.

 در اين موقع، اگر گروه داخل بتواند با پا به پا يا بدن (از كمر به پايين) بزند، مي بازد و بازي عوض مي شود و گروه داخل و خارج جاي خود را عوض مي كند و بازي به همين روش ادامه مي يابد.

از بازيهاي ديگر «چلينگ آغاج» ، «الك تولنگ» ، «لي لي» ، «تپيك دوشدي» كه شبيه كاراته است. «بش داش» را كه ميان بچه ها - بخصوص دختران - رسم است با پنج سنگ كوچك بازي مي كنند. 

 

X